مادر من آمدم با نفس تو جان بگیرم بروم
از راه دور آمده ام از تو نشان بگیرم بروم
باز آمدم به خاك مزارت نهم سینه ای پردرد
آمدم زین خاک مرده دل و جان بگیرم بروم
مادر در دل تو جز پاكی و یكرنگی هیچ نبود
نانوان برگشتم پای مزارت توان بگیرم بروم
گویند گلزار مادر همواره بوی یاس می دهد
آمده ام زین گلزار بهره بی کران بگیرم بروم
باز عشق دیدار مادرم آورد مرا سوی دیار
آمده ام از گونه تو گلی از گلدان بگیرم بروم
سحر بوی تورا باد صبا سوی من هدیه داد
من باز آمده ام عطر تورا فراوان بگیرم بروم
كنار فرزند شهید آرمیدن چه خوش است
کم نفس آمدم وقت مردن امان بگیرم بروم
روزگار امانم بریده چرا به خوابم نمی آیی
آمدم از خاک پاک تو درمان بگیرم بروم
مادر در ذکر خدا نظری به فرزند گنه کار کن
نکند دست تو را با چشم نگران بگیرم بروم
درغمتان شب و روز افتان و خیزان آمدم تا
نعش این برادر مرده را به آسمان بگیرم بروم
آرزو دارم که وقت مردن سربه دامنت باشم
سر به زانو نشسته کلید آشیان بگیرم بروم
این سیاهی که درون ام همه شب می گرید
کاش قبل رفتن الهام از شهیدان بگیرم بروم
همه هستی من از بوی عطر سجاده مادر بود
کاش تحفه ای از چشمان گریان بگیرم بروم
در شهر خود همه مرا مانند غریبه ها می بینند
کو یوسف که رخم را رو به کنعان بگیرم بروم
مادر بال و پر شکسته در فراقت می سوزم
باید این قصه فراق، رو به سامان بگیرم بروم
عمر شما با برکت درود