سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 3 دی 1403
    23 جمادى الثانية 1446
      Monday 23 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        دوشنبه ۳ دی

        چشمهایِ گریزانِ تو

        شعری از

        عیسی نصراللهی ( سپیدار )

        از دفتر نرگس نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۸ آبان ۱۳۹۸ ۲۰:۰۳ شماره ثبت ۷۸۴۳۳
          بازدید : ۶۰۲   |    نظرات : ۷

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر عیسی نصراللهی ( سپیدار )

        ____________________________
         
        تو که بُردی زِ چشمانت،دلِ من را به آسانی :
        به خوابم تو نمی آیی؟ در این آغازِ پایانی؟
         
        در آن شهری که یادم نیست و یا اصلا نمیدانم
        تو بودی ماهِ رخشانم، میانِ فصلِ بارانی ؟
         
        شبی را خواب میدیدَم،شبِ کوچِ پرستوها
        نمیدانم چه اَت نامم، تو ای ماهِ دبستانی ؟
         
        تو ای آلاله یِ پیدا، چرا در خود شدی تنها
        چرا امشب تو ای یلدا، گُریزانِ گریزانی ؟
         
        بیا یکبارِ دیگر ما، زِ نو فردایِ هم باشیم
        خبر داری که قلبِ من ، شده برفِ زمستانی‌؟
         
        خودت در نامه  گفتی که،دَرِ این باغ، بگشایی
        ولی احساسِ من این است،که ای گُل تو پریشانی
         
        تو موجِ خفته یِ ساحل،شبِ آرام و رویایی
        مَن و‌ یک دفترِ خالی، زِ فرداهایِ پنهانی ...
         
        بگو بانویِ خاطرها، بگو بر نیمکتِ تنها
        هَنوزَم بَهرِ آن بوسه، شما آیا پشیمانی ؟
         
        تو اسمم را، تو یادم را، تو نام و سادگی ها را
        تو می دانی ، تو می دانی، وَ می دانم که می دانی
         
        دوباره باز هم نقطه. دوباره از سَرِ خط، باز:
        سلام ای لاله یِ زیبا، تو اسمم را نمی دانی ؟
         
        ____________________________
        شعر_ عیسا نصراللهی، آبانماهِ 98
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        جمعه ۱۰ آبان ۱۳۹۸ ۱۷:۲۹
        درود بزرگوار
        بسیار زیبا و جالب بود خندانک
        عیسی نصراللهی ( سپیدار )
        عیسی نصراللهی ( سپیدار )
        جمعه ۱۰ آبان ۱۳۹۸ ۱۸:۳۷
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        اعظم قارلقی
        جمعه ۱۰ آبان ۱۳۹۸ ۱۷:۲۰
        بسیااااااار زیبا
        تا آخر خواندم و لذت بردم
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        عیسی نصراللهی ( سپیدار )
        عیسی نصراللهی ( سپیدار )
        جمعه ۱۰ آبان ۱۳۹۸ ۱۸:۳۸
        خندانک
        خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        فرهاد شریف
        چهارشنبه ۲۶ شهريور ۱۳۹۹ ۲۲:۴۱
        درودها
        زیبا سروده اید
        عیسی نصراللهی ( سپیدار )
        عیسی نصراللهی ( سپیدار )
        پنجشنبه ۲۷ شهريور ۱۳۹۹ ۰۹:۵۴
        زنده باشید خندانک
        ارسال پاسخ
        مجید اسکندری
        جمعه ۲۸ شهريور ۱۳۹۹ ۲۲:۳۰
        درود.زیبا سروده اید.مانا باشید. خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3