سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 8 بهمن 1403
    28 رجب 1446
      Monday 27 Jan 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        وداع از اين دنيا براي ما بسيار نزديك است، ولي ما آن را بسيار دور مي‌بينيم وگرنه اينقدر با هم نزاع نداشتيم. محمدتقی بهجت

        دوشنبه ۸ بهمن

        شب را گرفته

        شعری از

        سعیده سلماسی (سارا)

        از دفتر شعرناب نوع شعر مرکب

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۷ تير ۱۳۹۸ ۱۰:۵۲ شماره ثبت ۷۴۹۶۲
          بازدید : ۷۰۵   |    نظرات : ۹

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر سعیده سلماسی (سارا)

        «شب را گرفته از دهن ِ بچه مارها»*
        شبتابِ تا به تا شده در لانه های چَشم
        بارانِ شب ،عجین شده باخوشه های خشم
        از آستین ِ تا شده تا خیسِ ریش و پشم
        بُر خورده عکسِ گریه ی او در قمارها
        برعکسِ آس ِ خورده به تصویر روبرو
        برعکس ِانتزاعیِ صد باغِ توو به توو
        درگیرِ دوزخیست که سوزیده تا گلو
        عالیجناب !صفِ شکنِ تار و مارها
        تعقیب کن، خیالِ شبت ، ردّ ِ پام را
        پشتِ سرم بیا،بِکش از کوچه، «نا»*م را
        یا از تمام حنجره ها ، سرْ صدام را
        از او شکسته ،بال و پرِ تُرد سارها
        از مارهای خَر شده در کوچه -باغ ها
        با سرب ها رسیده به بن بست ِ ماغ ها
        وقتی که خون شتک زده بر روی طاق ها
        شب را گرفته باز ، از آغوش ِ غارها
         با یک خدایِ سنگیِ خوابیده در غضب
         با یک خدایِ داغ که افتاده توی تب
         با یک خدایِ تا شده در طیّباتِ شب
        از من وضو بگیر، به آیینِ خارها
        وقتی که بینِ خون و جراحت شناختیم
        هی سجده می روی سرِ قبری که ساختیم؟!
        لعنت به جایِ مُهر ، به تویی که باختیم
        عالیجناب، هی ؛ بِزَنم در فرارها
        باروت معدنم ، تو مرا چال می کنی؟
        سیگارِ روشنم، که تو پامال می‌کنی
        من مُرده،  با کجای تنم، حال می کنی؟
        شب را چشیده از دهنِ تلخ تارها
        هر گوشه رقص ، شورشِ یاغی تبار ها
        مرزی نمانده ، بینِ من و سربه دارها

        *شهرام میرزایی
        * نا : طاقت و توان
        #ساراسلماسی
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۸ تير ۱۳۹۸ ۱۷:۱۱
        خندانک
        سمانه باقرزاده
        شنبه ۸ تير ۱۳۹۸ ۱۳:۵۸
        سلام سعیده جان
        خندانک خندانک
        موفق باشی...
        توو اوج
        خندانک
        مهدی سالوند (مهدی)
        شنبه ۸ تير ۱۳۹۸ ۱۴:۲۷
        درود بر شما
        زیبا سروده اید
        خندانک خندانک خندانک
        لیلا امریاس(پریسا)
        شنبه ۸ تير ۱۳۹۸ ۱۶:۴۹
        درود
        بسیار زیبا
        همایون طهماسبی (شوکران)
        شنبه ۸ تير ۱۳۹۸ ۱۸:۲۷
        درودتان بانو
        خندانک خندانک خندانک
        رسول رفیقی
        شنبه ۸ تير ۱۳۹۸ ۲۱:۰۲
        وقتی که بین خون و جراحت شناختیم
        هی سجده میروی سر قبری که ساختیم خندانک خندانک خندانک
        منوچهر منوچهری (بیدل)
        يکشنبه ۹ تير ۱۳۹۸ ۱۹:۵۵
        درودتان باد بانو زیبا بود تشکر خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        سعید فلاحی
        جمعه ۱۲ مهر ۱۳۹۸ ۱۳:۱۲
        احسنت
        آفرین
        خندانک
        سعید فلاحی
        جمعه ۱۲ مهر ۱۳۹۸ ۱۳:۱۲
        خندانک
        خندانک
        خندانک
        خندانک
        خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1