سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        چشمان دنیا+کلاس مهر

        شعری از

        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)

        از دفتر تعلیمی+اجتماعی+آیینی نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲ بهمن ۱۳۹۷ ۱۷:۲۰ شماره ثبت ۷۰۷۹۱
          بازدید : ۱۴۱۷   |    نظرات : ۲۴۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        آخرین اشعار ناب زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)

        به نام یگانه‌سراینده‌ی دیوان آفرینش!
         
        چشمان دنیا:
         
        چشمانِ دنیا، مستِ جادومسلکی هیز است
        قلبِ بخیلش، بهرِ خوبی‌ها، بسی ریز است*۱
         
        خالی شدن، از خیزشِ زیبای رویاها
        کارِ همین دنیای بی‌رحمِ جفاخیز است
         
        با بغض می‌آید نگاهِ زندگی؛ وقتی
        می‌بیند امواجِ جفا، پیوسته سرریز است
         
        سُرمی‌خورَد پای هر انسانی که می‌خواهد
        محکم گذرگاهی، از این دنیا که خود لیز است
         
        تا می‌تپد قلبی، چشد، طعمِ گسِ رویا
        می‌بیند اصلا شورِ دل، بسیار ناچیز است*۲
         
        غم می‌گزاید قهوه‌ی تلخِ وجودش را
        شیرینیِ شادی برایش شورشی تیز است*۳
         
        شادی در این دنیا ندارد، جاذبه؛ زیرا
        فقرِ بشر، همواره احساسی غم‌انگیز است
         
        در غم فقط، یک فصل دارد بسترِ هستی
        آن هم زمی که، رنگِ آن، همرنگِ پاییز است*۴
         
        ای‌کاش می‌شد محو از این دنیا سرای غم
        سرزندگی می‌آمد از نایی که غم‌بیز است
         
        دنیا گلستانی پر از گل‌های دل می‌شد
        آن‌سان که انسان می‌سرود از هرچه پالیز است
         
        گلگونِ دل، لبریزِ رویای تپش می‌گشت
        برقِ صفا می‌جَست، از چشمی که شبدیز است*۵
         
        زهرا حکیمی بافقی (الف_احساس) 
        پ. ن:
        پاره‌ای از نکات ادبی:
        ۱* آرایه‌ی واج‌آراییِ چند واج، در هر دو مصراع بیت نخست بارز است. * عبارتِ: «بسی ریز است»: کنایه از این‌که بسیار خرد و حقیر و ناچیز است.
         
        ۲* طعم رویا: استعاره‌ی مکنیه و نیز حس‌آمیزی. *«گس» و «شور»: ایهام تناسب.
         
        ۳* قهوه‌ی تلخ وجودش: تشبیه و حس‌آمیزی. * شیرینیِ شادی: به وجهی استعاره‌ی مکنیه و به وجهی دیگر، تشبیه و نیز حس‌آمیزی و واج‌‌آرایی (ضمنا کل مصراع دوم بیت ششم، واج‌آرایی دارد؛ ۴ بار تکرار «ش»). * «تلخ»؛ «شیرین»: مراعات نظیر و تضاد؛ هر دو با «شور» در واژه‌ی ‌«شورشی» و با «تیز»، ایهام تناسب دارند؛ («تیز» در این‌جا: تند و سریع: مفهوم مصراع دوم بیت ششم: شیرینیِ شادیِ دنیایی، سریع تمام می‌شود.)
         
        ۴* ترکیبِ: «بستر هستی»: تشبیه بلیغ. * واژگانِ: «فصل»؛ «زم=زمستان» و «پاییز»: مراعات نظیر. * واژگانِ: «غم» و «زم»: جناس ناقص اختلافی. *«آن هم زمی که، رنگِ آن، همرنگِ پاییز است»: نوعی تشبیه مرکّب.
         
        ۵* «گلگونِ دل» (دلی که مانند گل قرمز است.)؛ «رویای تپش»؛ «برقِ صفا» و «چشمی که شبدیز است.» (چشمی که چون شب سیاهرنگ است): همگی تشبیه. * ضمنا با توجّه به این‌که «گلگون» نام اسب شیرین و «شبدیز» نام اسب خسرو پرویز بوده است و در بیت آخر این معانی مورد نظر نیست، دو واژه‌ی یاد شده در مفاهیم اخیر با هم آرایه‌ی ایهام تناسب دارند.
         
        -------------------------------
        -------------------------------
        کلاسِ مِهر:
        هر که در، اندیشه‌اَش، خوبی، رهاست،
        تا همیشه، پیشه‌اَش، عشق و، صفاست!
        سینه‌اَش، از مِهر می‌گیرد جلا؛
        رنگِ آمالِ دلش، رنگِ خداست!
        مهربانی بارد از، چشمانِ او؛
        در گُلِ احساسِ او، گل‌بوسه‌هاست!
        ساز می‌سازد دلش، با موجِ مِهر؛
        سازِ قلبِ مهربانش، خوش‌نواست!
        از رفاقت، کوک می‌گردد دلش؛
        وز محبّت، نای جانش، پرهواست!
        از صداقت، پُر شده، دنیای او؛
        دُرّ صدقِ سینه‌اَش، بس پُربهاست!
        می‌شناسد خوب، قدرِ عاشقی؛
        می‌شناسد قدر، کین گونه، چراست؟
        شک نکن در: «عشقِ او»؛ زیرا دلش،
        در کلاسِ مِهر، شاگردِ وفاست!*
        زهرا حکیمی بافقی (الف-احساس)
        پ. ن:
        * «مهر» و «وفا» در مصراع پایانی، ایهام تناسبی است به داستان عاشقانه‌ی «مهر و وفا».
        سپاس از خوانش مهرانگیزتان!
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر
        ۸۹ شاعر این شعر را خوانده اند

        مهتاب ایزدسرشت

        ،

        کبری یوسفی

        ،

        مهدی تنهائی

        ،

        عظیم شفاعت

        ،

        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)

        ،

        ایرج محرم پور

        ،

        عليرضا حكيم

        ،

        فائزه طاهری(ماهور)

        ،

        موسی عباسی مقدم

        ،

        دکتر محمد مهدی بخارائی

        ،

        وحید کاظمی

        ،

        علی مزینانی عسکری

        ،

        حمید رفیعی راد (کوروش)

        ،

        علـــــی رفیعـــــــی (امید)

        ،

        علی معصومی

        ،

        حمیدنوری(احمد)

        ،

        علی صادقی

        ،

        همایون طهماسبی (شوکران)

        ،

        سید حاج فکری احمدی زاده(ملحق)

        ،

        عباسعلی استکی(چشمه)

        ،

        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        ،

        مهدی سالوند (مهدی)

        ،

        شهرام مودب

        ،

        زهرا داودی (داناک)

        ،

        آرما

        ،

        سعید فلاحی

        ،

        محمد دارایی

        ،

        محمد حسین نیک طبع

        ،

        امیران

        ،

        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)

        ،

        حسین شفیعی بيدگلی

        ،

        طاهره حسین زاده (کوهواره)

        ،

        مصطفی امینی خبیر

        ،

        سید محسن سیدی

        ،

        هانیه مهدوی کیا

        ،

        نرگس فتحی زاده(موژان)

        ،

        صحبت پارکی ( صُبی )

        ،

        محمد خسروی

        ،

        سوسن دلجویی

        ،

        احمد پناهنده

        ،

        حسن مصطفایی دهنوی

        ،

        لیلا طیبی

        ،

        مریم محبوب

        ،

        حمید پوربهزاد

        ،

        محمدرضا کوزه گر کالجی

        ،

        مجید ساری

        ،

        شاعر و مداح اهل بیت رسول چهارمحالی(ساقی)

        ،

        علی احمدی (حادثه)

        ،

        علی نصرالهی ( مجنون)

        ،

        یاسر بخشی پور

        ،

        معفر صید محمدی (هاوار)

        ،

        پیمان اسماعیل وندی (کهخدا)

        ،

        مهردادعمران

        ،

        اعظم قارلقی

        ،

        ساراشیخ محمدی(سیندخت)

        ،

        مریم محمدلو

        ،

        محسن خدادادزاده

        ،

        مرضیه حسینی

        ،

        مسیح علیپور

        ،

        سیاوش آزاد

        ،

        مهدی بدری ماشمیانی(دلسوز)

        ،

        علی بالود (بال)

        ،

        سحر موسوی

        ،

        دانیال فریادی

        ،

        بهرام معینی (داریان)

        ،

        مجید آبسالان

        ،

        محمد رضا خوشرو

        ،

        فروغ فرشیدفر

        ،

        طوبی آهنگران

        ،

        محمد باقر انصاری دزفولی

        ،

        علیرضا مرادی( مراد )

        ،

        مهرداد عزیزیان بی تخلص

        ،

        علی آقا اخوان ملایری

        ،

        مولود سادات عمارتی

        ،

        مریم کاسیانی

        ،

        جواد کاظمی نیک

        ،

        بتول رجائی علیشاهدانی(افاق)

        ،

        رحیم فخوری

        ،

        علی شاهی تخلص(محزون)

        ،

        طلعت خياط پيشه (طلاي كرماني)

        ،

        افسانه پنام تخلص مولد

        ،

        مجید اسکندری

        ،

        مسعود آزادبخت

        ،

        شاهزاده خانوم

        ،

        علیرضا شفیعی

        ،

        نصرت اله صفی زاده

        ،

        فرهاد احمدیان

        ،

        مینا فتحی (آفاق)

        ،

        فیروزه سمیعی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4