« سفره انعام »
تولید بشر ، می کند از عالم هستی
روشن شود آن چشم،که برلطف وی هستی
روزی1 بفرستد ، به همه نورس و نوزاد
مادر بدهد روزی ، طفلش به دو دستی
آن کودک بی دانش و بی حس و حراست
تصدیق کند ، بعد ز هوشیاری و مستی
این سفره انعام ،که گسترده در این خاک
ای طفل، به یک عمر تو مهمان وی هستی
افروخت در اطراف تو این انجم و خورشید
این انجم و خورشید، چو طباخ تو هستی
ابرست و مَه2 و باد ، که آبت برساند
تا آب بیاشامی ، اگر تشنه تو هستی
بر صحّت3 خود، هیچ تسلّط تو نداری
صحّت نشناسی، تو خودت کج نظرهستی
ای مرد خردمند ، نظر کن پدرت رفت
چون جد و پدر،خود به یقین رهگذر هستی
هر نیک و بد خلق ، برای تو یکی بود
توفیر4 بِدان ، گر که تو هوشیارتر هستی
از کار بدِ خلق ، تو دلـتنگ و غمینـی
چون بد بنمایی ، اگه نیکو سیر1 هستی
از خلق جهان ، حیله و بد را نـپسندی
برخلق کنی بد ، تو عجب حیله گر هستی
بدکاری و بَد عهدی و تزویر و تقلب
باشد اثر فطرت نادانـی و پستی
هر کار بشر را ، اثر نیک و بدی هست
جانا تو مکن بد ، بـنما کار درستی
هر نیک و بدی ، گفته شد از اول دنیا
نشنیده ای آن را، تو مگر گوش کر هستی
آثار بد و نیک ، به دنیا اثرش هست
نشناخته ای آن ، تو که کوته نظر هستی
آثار نوشتی حسن از ، حکمت خلاق
حکمت بنمودی ، تو چه زیبا نظر هستی
٭٭٭
1- رزق 2- ماه 3- تندرستی - سلامت 4- تفاوت – فرق
مثل همیشه عالی زیبا وعارفانه
خواندم لذت بردم خداوند به سما عمر طولانی عطاء بفرماید
همیشه عالی بسرایید وسربلند باشید
درپناه حق با خانواده