بسم الله الرحمن الرحیم
نخستین شعر عروضی فارسی- انگلیسی، سروده شده در آذر ماه 1377،
سراینده: محمدعلی رضاپور(مهدی)
سلام و احترام، جشن تولد بیست سالگی نخستین عروضی سرایی رسمی به زبان
انگلیسی در چارچوب غزل
دو زبانه ی فارسی و انگلیسی را به فرهیختگان گرامی تبریک می گویم. این شعر در آذر ماه 1377
به سرایش رسید. سپاس، ایزد مهربان را. تقدیم شما دوستان ادب دوست:
با خودروی اشعار خود در جاده ی عشق توام
در تونل تاریک غم، نوراده ی عشق توام
عشق توام ره می شود. عشق توام ره می برد
عشق توام ره می زند. در جاده ی عشق توام
بیخود چو می باید که شد، با خود نمی گویم ز خود
او خود بپرسد خود به خود. آباده ی عشق توام
I want to become ready./ For you the soul and the body/. as I've announced you already:
آماده ی عشق توام
We like and love each other./ That ugly foe can't be bother./ kinder you are than my mother./
پرورده ی عشق توام
Each endless goodness for us./ Minus – grief and joy – plus/
سرمست، دل؛ سر، بی هراس، آورده ی عشق توام
A nice day! Let me pray!/ Take care please! I want to say:/
ساقی! بیاور جام می! همباده ی عشق توام
It's the holy wine. Yes, it is./ I want a lot of it, please/
نازی بریز و باده نیز افتاده ی عشق توام
You're my less and my extra./ It means: my each idea/
سر، داده ام عشق تو را سر داده ی عشق توام
You're my beginning and the end./ 'my heart's trend' I want to send/ to give you my love, my friend /
بَر داده ی عشق توام
This long river's a bad damage./ Is there over it a bridge?/
بااشک –اشکِ چشمِ گیج
اِستاده ی عشق توام
در جادهی آشوب تو قربانِ سیرِ خوبِ تو
مدهوشِ عطرِ دلکشِ سجّاده ی عشقِ توام
You said to me, "I'm dangerous." /Your candy word is delicious/
مشکل نمی گیرد دلم
دلساده ی عشق توام
در جادهی عشق توام. آماده ی عشق توام
جامی بده جانا! که جان بنهاده ی عشق توام.