کاش می شد مبارکم باشد

سلام

حتماً مبارک است

عید میلاد امام رضا ع و عید ماه تولدتون هردو درخشان بدر برشما مبارک الحق که مبارک است دلتان شاد

⚘ ⚘ ⚘ ⚘ ⚘ ⚘ ⚘ ⚘

آرزو می کنم که لبخندت
پُرصدا و همیشگی باشد
رنجِ تو : پلّه رفتنت از عشق
نردبانت به زندگی باشد

الهی آمین

سلام بانوی عزیزم
بسیارزیباست
احسنت

درود بانو
بسیار زیبا و شورانگیز بود
مبین مشکلات جامعه ما

🍃🌸🍃
🍃🌸
🌸🍃
 چشمه‌های خروشان تو را می‌شناسند
 موج‌های پريشان تو را می‌شناسند

 پرسش تشنگی را تو آبی، جوابی
ريگ‌های بيابان تو را می‌شناسند

نام تو رخصت رويش است و طراوت
زين سبب برگ و باران تو را می‌شناسند

هم تو گل‌های اين باغ را می‌شناسی
هم تمام شهيدان تو را می‌شناسند

از نشابور بر موجی از «لا» گذشتی
ای که امواج طوفان تو را می‌شناسند

بوی توحيد مشروط بر بودن توست
ای که آيات قرآن تو را می‌شناسند

گرچه روی از همه خلق پوشيده داری
آی پيدای پنهان تو را می‌شناسند

اينک ای خوب، فصل غريبی سر آمد
چون تمام غريبان تو را می‌شناسند

کاش من هم عبور تو را ديده بودم
کوچه‌های خراسان تو را می‌شناسند

(قیصر امین پور)🌺
🌸🍃
 🍃🌸
🍃🌸🍃
ولادت امام رضا (ع) مبارک!
زادروزتان فرخنده
🌸🍃
🍃🌸
🍃🌸🍃

درود بر شما بانو
شعری زیا خواندم

بسي مبارکه،شک نکن

سلام و درود بر شما مهربانوی گرامی
بسیار عالی سروده اید
سلامت و شاد و پیروز باشید در پناه خداوند

سلام عید میلاد امام مهربانی ها حضرت رضا(ع) مبارک
اولین خوانش شعر امروزم غزل پاره بسیار زیبای شماست و دست مریزاد

سلام و عرض ادب استاد بافرانی ارجمند
کاش می شد که شمع ها این بار
آرزومندِ روشنی باشند
بس که درگیرِ چاله ها بودم
چاه ها را ندید، زندگی ام
بسیار عالی بود ...مثل همیشه
این گونه دست مایه قرار دادن وقایع زندگی بسیار زیباست.قلم مبتکرتان به هر بهانه ای به چرخش درآید،زیبایی می آفریند.مانند همین اثر ارزشمند.تولدتان مبارک باد.
امیدوارم که همیشه تندرست،پیروز و زیر سایه ی همای سعادت پاینده باشید

درود بانوی گرامی
بانو بافرانی بسیار زیبا و پرمحتواست
این سروده ی شما دست مریزاداز این اثر فاخر

عیدتون مبارک

سلام و عرض ارادت خدمت بانو بافرانی گرامی
اول تبریک عرض میکنم تولدتون رو و آرزو میکنم همیشه در همان مسیری باشید که میخواید.
دوم آرزو میکنم اگر فصل زندگیتون درگیر با زمستان و سوز و سرماست هر چه زودتر به بهاری ترین قله آرزوها برسید.( معتقدم که اثر یک سراینده باید حداقل تا حدی جلوه گر اندیشه و دورنمای فکری او باشد).
شکایت از خود و زندگی، شکایت از سکون و درماندگی شمشیر دو لبه ایه که هم بودن و گفتن از آن ضرورت دارد و هم معتقد بودن و کنجکاوی در ابعاد پر پیچ و خمش افتادن در چاله ایست که حتی عمیق تر از چاه مورد نظر شماست.
گرگ ها در کمینند و تابوت از جنس تباهی می سازند و شاید دام را خیلی دورتر از طویله و چه بسا در مرتع گذاشته اند.
شاید اگر کمی هم بیشتر به کنج طویله نگاه کنیم، تنها نشانه های بهار رو همونجا درک کنیم.
شاید قصدم به چالش کشیدن مفهوم سروده است، چون برای شعر بودن یک سروده و اساسا رسیدن به مفهوم هنر باید از ابزار و واژه ها کمک گرفت و از معنای اونها عبور کرد و به مفهومی ورای اونها رسید و فراتر از پل لطیف احساس پرواز کرد و به سقف شکافته شده فلک چنگ انداخت. در گیر و دار احساس تقلا نکنیم بلکه از او کمک بگیریم و منطق را در بیامیزیم و به حقیقت برسیم. گاهی چند واژه ساده و چه بسا «به ظاهر» بی ریخت آنچنان مفهومی را به تصویر میکشند که زیباترین و تکان دهنده ترین مفاهیم در برابرش سر تسلیم فرو می آورند.
شرط رسیدن به این تلاطم پر از راز و نظم و شگفت آور، قدم گذاشتن بر شاهراه اندیشه است که همان سیر در معنای واقعی واژه هاست که در اصل خود خود واژه است.
پر گویی نکنم...
اثرهاتونو همیشه چه در خفا و چه آشکارا دنبال کرده و میکنم و فکر کردم بعد از خوندن چند اسیر اخیرتون این درد دل که نه، این درد اندیشه رو با شما خواهر فهیمم در میون بذارم.
موفق باشید
در پناه حق

سرکارخانم بافرانی،بانوی گرامی،سلام علیکم
.................................................................
بارها عرض کرده ام،هرگاه که فرصتی پیش آمده خدمتِ عزیزان که:...
باتمام تعاریفی که می بینیم ومی خوانیم ازشعر......اگرخواننده بعدازخواندنِ سروده ای، به فکر نَرود......اگر اندیشه وعقبه ای دران نباشد.......اگر سؤالی درذهنِ خواننده ایجاد ننماید.......والبته(خیلی اگرهای دیگر)...
مطمئن باشید که، نمی گویم...شعرنیست...ولی، باید درچگونگیِ تأثیرگذاریش......دراینکه آیامی تواند به دل بنشیند یانه.....سرودن...ونوشتنش وخواندنش...اصلاً فایده ای داشته یانه..و...و...و....شک نمود.
درست که سلیقه ها متفاوتند....درست که صبغه ی شعری هرشاعری فرق می کند...درست که خواننده بایدخواهان باشد.....ولی بادرنظرگرفتنِ تمام سلایق.....شعرباید....(حرف) داشته باشدبرای گفتن....برای خواننده ونه فقط نسلِ امروز......حتّی برای آیندگان.......
شعری ماناخواهدبودکه، تاریخِ مصرف نداشته باشد........که اگر سروده ای اینچنین بود.....هیچ اهلِ دلِ خوش سلیقه وبامنطقی ازان روی گردان نخواهدبود...مگراینکه...........................
سرکارخانم ...سروده ی شما بسیار زیباست....وتمامِ انچه راکه منِ خواننده ای که شعرراباوردارم به عنوانِ یک نیاز...داراست...گرچه هیچگاه نمی توانیم ونباید به شاعری دیکته بنماییم که چه بگوید و...چگونه بسراید.....آرزومی کنم که ایکاش درصدِ بیشتری ازسروده های دوستان شاعر.....اینگونه باشند....به هرقالب وسبکی....فرقی نمی کند......
موفق باشید انشاءا...........

سلام و عرض ادب شاعربانوی گرامی
بسیار زیبا و دلچسب بود
احسنت به شما
سپاس فراوان نثارتان
پاینده باشید
🌼🌹🌸🌺🍀🌻🌺🌷🌸🌸🌹🌼🌼🌼🌹🌸🌷🌷🌷🌺🍀🌺🌷🌹🌼🌼🌷

درود بر شما خواهر بزرگوار
با تاخير طولاني ميلادتان را تبريك عرض ميكنم

ان شا الله عمرتان با عزت
لبتان خندان
و دلتان شاد

درود بانو

فووتِ اول: کلیدِ یک خانه
فووتِ آخر: کلیدِ زندگی ام

درود بانو بافرانی
زیبا سروده اید