پنجشنبه ۲۹ آذر
پرگار شعری از محمد حسن ایوبی
از دفتر گام های عاشقی نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۳ تير ۱۳۹۷ ۱۳:۱۵ شماره ثبت ۶۶۲۶۴
بازدید : ۱۰۹۶ | نظرات : ۲۰
|
آخرین اشعار ناب محمد حسن ایوبی
|
بنگر دشت شقایق که عجب پربار است
این گلستان تن از واقعه ای خونبار است
خشت ها از تن من چیده ای و دم نزدم
شاید این روزنه پیرایش یک معمار است
می شود شعر،اگر لب به سخن وابکنی
همه ی وسعت من در تب این اشعار است
اندکی از غم من در دل تو جامانده
من فدای تو و آن دل که چنین غمخوار است
تو از این عشق به جاه و طربی داری سو
من همانم که به تعبیر کسی بردار است
مرکز سِیر منی بر ورق دفتر عمر
عشق من دور تو چون ماهیت پرگار است
مثل تو نخبه چه بسیار جهان کم دارد
مثل ما شاعر و دیوانه فقط سربار است
تو در این عشق نشاید که به غم ویران شی
که به آه تو هوای دل من غم بار است
در تو از من که به اندازه ی یک فنجان جاست
در عوض قلب من از یاد تو چون انبار است
تو شکر خنده و بس لحظه ی شیرین داری
در من این خنده ی تلخ هردم اگر سرشار است
پیشکش به قریحه ی زیبای کلاسیک سرایان عزیز
نقد زیاد کنید!
|
|
نقدها و نظرات
|
عرض ادب و احترام و البته تشکر ویژه بابت توجه و نقدی که کردید... بیت خشت ها از تن من چیده ای و دم نزدم شاید این روزنه پیرایش یک معمار است یعنی خشت هایی به دست معشوقه از وجودم برچیده میشود و باعث بوجود آمدن روزنه میشود و به دلیل بوجود آمدن روزنه ی زیبا پیرایش(آراستن همراه با کاهش)را به کار بردم. بیت بعد: همه ی وسعت من در تب این اشعار است...در واقع و معنای واقعی همه ی وسعت من یعنی تن،روح،و هر آن چیزی که از من و متعلق به من است... راجع به ارتباط عمودی و افقی که فرمودید که البته درست فرمودید حتما فکر میکنم و اصلاح دوباره سپاسگزارم از نقدی که کردید...آموختم استادم...زنده باشید🌹🌹🌹🌹🌹
| |
|
سپاس از حضور زیبایتان استاد زنده باشید | |
|
عرض احترام استاد استکی عزیز سپاس از نظرات لطف شما زنده باشید | |
|
درود فراوان خدمتتان سپاس از وقت ،توجه و لطفی که روا داشتید نکته ی اول که فرمودید پیشنهاد خوبی است بله میشود که با چیدن جایگزین کرد اما چیدن زیبا تر از کندن است! در مورد نکته ی دوم باید بگویم که سعی کردم در این سروده تا جایی که میشود از واژه های کهنه استفاده نکنم و همان سیر سادگی و روانی ادامه داشته باشد
و اما نکته سوم که تا حدی درست فرمودید: در این بیت مصرع اول در ادامه ی مصرع دوم است یعنی یک بار دیگر ابتدامصرع دوم را بخوانید و بعد مصرع اول باز هم تشکر میکنم از شما بانوی گرامی و فرهیخته...نقد بزرگترین لطف به شاعران است...زنده باشید🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 | |
|
سلام عماد جان مایه مسرت است مخاطبی مثل شما را داشتن ممنونم. دلت خوش | |
|
عرض ادب و درود فراوان خدمت شما جناب اسفندیاری گرامی سپاس از حضور گرم و نظر لطفتان شاد و خوشحال باشید در پناه خداوند | |
|
درود جناب جعفری عزیز و بزرگوار مفتخر می سازید با خواندن و نظرات لطفتان سپاس که هستید موفق! | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
شعری موزون وآهنگین بود
اما ازآنجایی که درخواست نقددادید نکاتی رابه عنوان همفکری یادآوری می کنم...
قافیه وردیف شعرتون خوبه وخوب رعایت شده
تصاویرخوبی دربرخی ازبیتهاهست....
ازجمله چندبیت پایینی اش بهتره...
مثل تو نخبه چه بسیار جهان کم دارد
مثل ما شاعر و دیوانه فقط سربار است
در تو از من که به اندازه ی یک فنجان جاست
در عوض قلب من از یاد تو چون انبار است
اما دربرخی ازمصراعها هم ضعف تالیف مشاهده میشه
بیت اول یک غزل همیشه باید بسیارقوی ترشروع شه که مخاطب راتااخرشعرباخودش همراه کنه وبیت اولتون می تونست بهترازاین شروع شه
دربیت دومش هم
خشت ها از تن من چیده ای و دم نزدم
شاید این روزنه پیرایش یک معمار است
من اصلا منظور مصراع دوم رانگرفتم!
منظورازروزنه دراینجا چیست بایدیه نشانه ای داشته باشه چه روزنه ای هست ویژگی اش چیه؟؟ که پیرایش یک معماره
ویابیت
می شود شعر،اگر لب به سخن وابکنی
همه ی وسعت من در تب این اشعار است
همه ی وسعت من درتب این اشعاراست
همه وسعت تن باشه درست تره
همه ی وسعت تنم تب دارد منظورتون بوده که بااین وجود هم خیلی قوی نیست معناش.... وتکرارکلمه ی تن هم زیادمیشه البته
یکی از موضوعات مهمی که در شعر باید رعایت بشه اینه که ارتباط عمودی وافقی بین مصراعها وبیتهابایدمحکم باشه
که اونجورکه بایدنبود این ارتباط
بیت اولش ازشقایق وگل بود وگلستان خب ارتباطش بدنبود
اما بیت دومش اومد وارتن ومعمار گفت این روزنه یهویی ازکجا اومد این وسط روزنه ی چی؟
درکل شعربه یک بازنگری اساسی دربیتهای اول بخصوص احتیاج داره.....
بازهم ببخشید که جسارت کردم برادرخوبم وقتی که یک شاعرخودش درخواست نقدمیده مطمانا ناراحت نمیشه ازنقد ومن هم کمی فضولی کردم واشاره ای داشتم...
موفق باشید ان شالله