يکشنبه ۱۴ بهمن
|
دفاتر شعر نرگس فتحی زاده(موژان)
آخرین اشعار ناب نرگس فتحی زاده(موژان)
|
زمین بیهوده می چرخد،چراغ ماه پیدا نیست
در این شهری که من هستم دلی همرنگ دریا نیست
به خود می گویم این غم ها چرا پایان نمی یابند
چرا یک لحظه خوشبختی به جز در خواب و رویا نیست
دلم می خواست دنیایم پر از امید و شادی بود
ولی این آرزو دیگر به جز یک حرف بیجا نیست
سکوت کهنه ام را من شبی فریاد خواهد زد
شبیه رعد میغرّم دگر این دل شکیبا نیست
به دست خویش می سازم من این رویای ویران را
امیدم را نمی بازم،جهانم گرچه زیبا نیست.
|
|
نقدها و نظرات
|
سپاس بانو | |
|
درود بر شما قدردان حضور ارزشمندتان هستم پیروز و پایدار باشید | |
|
سلام خوش آندید به کلبه ی حقیرانه ی اشعار من ممنونم دوست من | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
غزل خوبی از شما خواندم،از آنجایی که می خواهید شعرتان مورد نقد قرار گیرد، مطالبی عرض می کنم.
شعری روان ،صمیمی و عاطفی،که دلخوری و غم از اطرافیان و نزدیکان بر آن سایه افکنده بود؛شاعر در آرزوی روزهای خوشتر به سر می برد؛ولی پایان آن امیدواری و شادی بخش بود.
شروعی خوب و فرودی موفق داشت و این از ویژگیهای خوب آن است.
تنها در دو مصراع ضمیر اضافی \"من\" وجود دارد ؛که به شیوایی و اقتصاد زبان لطمه زده است. پیشنهاد می کنم اینگونه باشند.
\"سکوت کهنه ام راعاقبت فریاد خواهم زد\" ..و
\"به دست خویش می سازم همین رویای ویران را...
الباقی بسیار زیبا بود
موفق باشید