پنجشنبه ۶ دی
|
دفاتر شعر مرضیه سادات هاشمی
آخرین اشعار ناب مرضیه سادات هاشمی
|
نثربی نظم:
بیا برایم سبز بنویس
و مشق های خط خطی دیروز تر ها را
با دستخط بهاری خودت
از ذهن شاپرک ها پاک کن.
حافظه ها کوتاه است
و اغتشاشی عجیب در دلم برپاست.
ازخودم میترسم
اگر پنچه در پیچ نیستی بیاندازم
اگر زانوهایم پیش ناتوانی کم بیاورد
اگر انگشتانم نتوانند نت های طولانی غم را تاب بیاورند
به شکوفه ها چه بگویم
_مرضیه_سادات_هاشمی
......
سجاده خالیست
از وحشت و شوق
از طاعت
و حتی از رنگ ریا هم خالیست
نیست کسی در استانه ی ظهورِ مجدد بوی نرگس
تا اندیشه هایمان را
به درک واقعی نبودن سوق دهد.
و سجاده ها پر شده اند
از اوراد و اذکاری که
در تکرار طوطی وار زبانهایمان جا مانده است.
طاعت هایمان بوی افتاب نمی دهد و روزی که کلاغها
به تن خسته گنجشک حمله کردند را
در زنگار ایمانهایمان به نسیان پنجره سپرده ایم.
درنگی تامل کنیم
در نخی که بر بادبادک افکارمان بستیم.
سجاده ها خونیست
از زخم گنجشکک معصوم
و ما بر تربت بی گناهان کشته سجده میکنیم
بی انکه به هدف گل جوان سفید بیاندیشیم
بی انکه بیاندیشیم چرا
مادر نمازش مهتابی بود
و پدر
در رکوع انگشتش را بخشید.
ما غنوده ایم
در انحنای شب
ما مردن را زیسته ایم.
ما تاریکی را هنوز لمس نکرده ایم
لمس نکرده ایم.
#مرضیه_سادات_هاشمی
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.