دوشنبه ۳ دی
غزل ( 16 ) شعری از نادر مسلمی ( ن م قطره )
از دفتر غزل نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۶ ۱۴:۲۵ شماره ثبت ۶۳۳۹۹
بازدید : ۱۲۳۸ | نظرات : ۸
|
دفاتر شعر نادر مسلمی ( ن م قطره )
آخرین اشعار ناب نادر مسلمی ( ن م قطره )
|
غزل ( 16 )
يارا چه گويم اکنون ، آني که دل رُبودي
دل را نشان نمودي ، آن دل رُبا تو بودي
غم در ميان نباشد ، چون در ميان تو باشي
خوش مي رود به جانم ، چون در دلم غُنودي
اي همنواي سازم ، آهي به سازم افزا
گر بي صدا نشيني ، در سازِ من چه سودي
گردي که از سياهي ، بنشسته بر دو چشمم
با يک نظر به صورت ، از ديده بر زدودي
من در قفس چو مرغان ، بشکسته بالم از تن
اين لامکان تو هستی ، وارسته از قيودي
آن ناله های سودا ، کز نای من برون شد
از آيه هاي حق بود ، کاندر لبم سرودي
چشم از طمع بریدم ، دل دادمت به حیرت
زين خوانِ بزم شيدا ، کاندر دلم گشودي
دکتر
#نادر مسلمی ( ن م قطره )
@nmghatre
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
سلام و عرض ادب
همانند همیشه بسیار زیبا و ناب
سروده اید استاد ارجمندجناب مسلمی
سرفراز باشید