در آروزی مرگ

سلام استاد شمس عزیز زیبایی رقص قلمتان عالی ست ...

سلام
زیبابود

افضل العبادتِ ذِکرُ الموتِ
امام رضا (ع)

اللهم صل علی محمد و آل محمد


سالها پرسيدم  از خود کیستم ؟
آتشم ، شورم ، شرابم ، چیستم ؟

دیدمش امروز و دانستم کنون
او به جز من ، من به جز او نیستم

(بایزیدبسطامی)


سلام

دلسروده تان بسیار زیبابود و اندوه اثر

البته اعتقاد شخصی ام است که :

در خفا مرگ را به یاد آریم
دل و چشمان به غم نیازاریم
شادباشیم و بهرِ قلبِ جهان ....
واژه های شَعَف بیاراییم
مرگ خود آیَدَش به وقتِ اجل
دل به ( آب و حیات ) بسپاریم (حسین زاده)


درپناه حق شادی های مستدام نورِ زندگانی تان

آمین

سلام بر شما شاعر گرامی
زیبا سرودید.
پیروز باشید

درود
زیبابود گرامی

با عرض سلام و درود
روان و دل انگیز بود قلمتان

درودبر شما زیباست

درود
رقص قلمتان جاوید

شاعر گرانمهر
جناب باروق
با سپاس از آفرینش این اپر که در قالبی سپید با ساختارمنسجم و با فحوایی پر محتوا در قاب گلایه های عاشقانه رقم خورده است.
سلام

درودتان به احترام

دلنشین و شایسته ی تحسین

قلمت مست