سرابِ ماهی ها

سلام و عرض ادب و ارادت استاد بزرگوارم
استاد بافرانی عزیز
منِ شاگرد اصلاً در حد نقد شاعر زیباسرا و ادیبی چون شما نیستم.
اما تیک نقد را زدم که زیبایی های این شعر پنهان نماند.
فقط در حد وسع زیبایی هایی را که از این غزل مدرن و خوش تراش و موزون ،دریافتم را بازگو می کنم.

بسیار عالییییی بود.
هر بیت این غزل با سنباده ی ابتکار صیقل داده شده است.
تصاویری بکر و خیال انگیز
صناعات ادبی متناسب با مضمون هر بیت.

خلاصه اینکه یکی از بهترین غزلهای معاصری بود که تاکنون خوانده ام.ذهن را به فکر کردن وامی دارد و ین رسالت اصلی هنر است.رگه های اندیشه ی فلسفی در بستری از احساسات،را بسیار دوست دارم.
بر وزن:
مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن
**************************
نگو که دردِ تو رفعِ عذابِ ماهی هاست؛
که گندِ آبْ همان، اعتصابِ ماهی هاست!
چه قدر زیبا
اگر ماهی ها اعتصاب کنند و حرکتی در آب نباشد،فرجام فساد آب است.
این می تواند نمادی از دنیای ما انسان ها باشد که روح تکاپو و حس حقیقت جویی را از آن حذف کنیم چیزی نمی ماند جز یک جهان بی رمق.
********************
نگیر قدِّ دلم را در این مساحتِ تنگ
هنوز وسعتِ دریا، سرابِ ماهی هاست
ارتباط افقی مصاریع عالیست.
چه پارادوکس زیبایی در مصرع دوم وجود دارد میان دریا و سراب.
هنوز هندسه ای با شعاعِ بازویت
تمامِ سهمِ من از پیچ و تابِ ماهی هاست
چه تصویر زیبایی...هندسه،شعاع،پیچ و تاب....یک مراعات نظیر عالی.
فکر می کنم ماهی های این بیت نماد روح سراینده است.
*****************************
نمی رَوَد به سَرَم، نه!.. چگونه هضم کنم؛
دلی که رحم ندارد، کبابِ ماهی هاست؟!
نمی رود به سرم......چگونه هضم کنم
به کارگیری دو عبارت متداول در شعر کلاسیک روح تازگی را به این بیت داده است.
از تعبیر مصرع دوم را هم که ساخته و پرداخته خودتان است را بسیار لذت بردم.
نه این ندیده گرفتن، سزایِ صبرِ من است
نه این حصارِ بلورین، جوابِ ماهی هاست
یک اسلوب معادله ی عالی
یکی آرایه های سخت که صائب استاد آن است.
بی اعتنایی پاداش صبر کردن نیست=حصار هم حتی اگر بلورین باشد، سزای ماهی ها نیست.

*********************
سکوتْ حُکمِ رضا، نه!.. نشانِ طوفان است
و عمقِ فاجعه پشتِ نقابِ ماهی هاست!
به به
تلمیح به ضرب المثل آرامش قبل از طوفان...
و یک پارادوکس زیبا...این بار سکوت همان آرامش قبل طوفان است نه علامت رضایتمندی.
****************************
برید تیغِ غرورت امیدِ دریا را
که خامِ طعمه شدن، انتخابِ ماهی هاست

مرا جهنّمِ جَبرت، کلافه کرد، ولی
چه غم!.. برشته شدن، انقلابِ ماهی هاست
زیبا و عالی
این دو بیت آخر واقعاً شاهکار بودند
برشته شدن در جهنم جبر انقلاب ماهی هاست.
ایهام لغت انقلاب هم بسیار زیبا بود.در یکک معنی درگرگونی ماهی ها در ظاهر پس از کباب شدن است و یکی هم ما دگرگونی درونی حاصل از پختگی روح.
*************************
پرگویی هایم ببخشید بزرگوار
از این اثر فاخر و زیبا لذت بردم و آموختم.
با اجازه تیک نقد را می زنم که زیبایی های این شعر مستتر باقی نماند.
در پناه حق باشید
چشمه ی طبعتان جوشان