دوشنبه ۵ آذر
|
دفاتر شعر کوروش فلاح نژاد (رِند)
آخرین اشعار ناب کوروش فلاح نژاد (رِند)
|
هنوز نشئه بر باورهای مستانه خویش
روی آذرخش میرانم
هنوز اسبِ سرکشِ فریادم نفس دارد
من هنوز در دل طوفانم
بی واهمه می تازم به دشتهای آینده
هنوز سربالام
گر چه ویرانم
سالها لب پرتگاهها خزیده ام
ولی هرگز هرگز
نمیگویم پشیمانم
هر چه بادا باد
اینک اینجا خوشم
نمیترسم از سرما و از بوران
چون خودِ خود زمستانم
مثل شاهکار سروانتس ام
اما نه دن کیشوت ام نه سانچو
بلکه من آن آسیابانم
I'm still high
standing on my drunk beliefs
Riding the thunder
Still my wild horse of cry has got to breathe
I'm still in the middle of the storm
Fearless I'm running to the future's fields
I'm still on the top
although I'm collapsed
I've been walking on the edge for many years
But I'll be never ever giving in
Come what may
now I'm happy here
I don't afraid of coldness and being freeze
I'm the real winter
a Cervantes masterpiece
but I'm not Don quixote and Sancho
I am that mysterious miller
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.