مرضیه سادات:
عشق عشاقی ،شاه به عهد وفا می کنی
یک نگاهی به لیست کرب و بلا می کنی
#مرضیه_سادات69
تا شهر مشهد رفتن
گفتم به طلبیدن است.
اما سرباز دم قصر
به لبخندی گفت
من خادمم
اربابم را به تماشا بنشین
ومهمان تاریک خانه خاکی اش کن
به باری پابوسی
و یک عمر گفتن دوباره حرم. می خواهم
گفتم که عزازیل
زنجیری بر گردنم انداخت
به اندازه فقر
گفت امن یجیب خوانده ای؟
گفتم که پنجره ها را بسته اند
گفت نقبی از بطن راست قلب به فولادش راه دارد
گفتم:خوش به حال کبوترها
واو هم زمزمه میکرد: خوش به حال کبوترها
دائم احرام او بسته اند....
#مرضیه_سادات69
#یک_دلنبشته_ای_برای_غربت_جاده_ها_و_من_که_مشهد_نیستم
_ء_________________
مرضیه سادات:
شنیدم که می ایی
تا پیشوازت
ای سبز مطلق
از خانه به میدان شهر
فقط دویدم.
نفس کشیدم
تو را
که بر دستان یک مهربان پیر
با ناز می آمدی!
از دیوار کعبه مقدس تر شده ای.
رود شور چشم
که از شوق
سیل شده بود
و کوه اندوه
را به قبل از عدم می کشانید....
ضریح یک محال
و شعر
که زبان حال
من
و
پرچم
شد
#مرضیه_سادات