يکشنبه ۲ دی
آن مرد می اید شعری از محمد شمس باروق
از دفتر ره عشق نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۶ ۲۳:۱۵ شماره ثبت ۵۶۵۹۶
بازدید : ۵۲۱ | نظرات : ۱۲
|
آخرین اشعار ناب محمد شمس باروق
|
آن مرد می آید
با کوله باری از عشق
یاران خسته از انتظار
انتظار خسته از منتظر
از پشت دیوار شهرعشق و عاشقی
تکیه بر سنگ سیاه فریاد می آورد
منتظران
منم , مردی از جنس خورشید
منم مسیح انفاس قدسی
عدالت گستر , امام حاضر ,
آن مرد می آید
تا غزلی بسراید
غزلی از عطر باران
یک گلستان ارمغان
یا یتیمان مهربان
کربلا را عنبرافشان
آن مرد می آید
شعر ناب برسینه
شرحه شرحه نا گفته ها
بوی نرگس بوی یاس بوی عطر فاطمی
عطر جانبخش ولایت
گوهر بحر امامت
نور چشم فاطمه
مظهر علم و فضیلت
آن مرد با باران می آید
وقت بوسه های باران بر سنگ سیاه
ریزش قطره های اشک یاس
از ناودان طلا
روان در سنگ فرش گل سوسن
قطره قطره شبنم می نشیند روی گونه لاله ها
بلبل مست ترانه عاشقانه می سراید
همچو لالای خواب مادران
صدای پایش را می شنوی
آن مرد می آید
محمد شمس باروق خرداد 96
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
یا مهدی ادرکنی