اصلن مهم نیست
آمریکا کجای نقشه جهان
خون ملت ها را درشیشه می کند
اصلن مهم نیست
روسیه تا مغز استخوان
جمهوری خواه ها رسوخ کرده باشد یا نه ?!
ما تنها باز مانده های چند هزار سال تمدن
پشت نیاکان خود را
خالی کرده ایم
آنقدر ضعیف النفسیم که
نفسمان
آتش خودمان را خاموش نمی کند
چه رسد به ساختمان 51 ساله
چه رسد به بی کفایتی
چه رسد به کیسه دوزی
دیگر از علاءالدین و چراغ جادویش هم کاری برنمی آید
از چهاراه حافظ که رد شدی
فال نگیر
حواست به خودت باشد
مواظب دیوار های علاءالدین باش
مواظب بازار بزرگ باش
مثل پلاسکو
قضا و قدر نشود بریزد بر سر پرنده ها
بال های پروانه ها را بسوزد
بیفتد گردن دیوار های کوتاه
ترافیک جمهوری تا آزادی
بیفتد بر سر ِمن , تو , او ,
ترانه ی غمگین سوختن گوش کنیم
فردا عزای عمومی شود
پس فردا فراموشی تا
ابراهیم سوزی دیگر
از بی کفایتی نفت است
از بی کفایتی منابع است
از بی کفایتی تاریخ است
جیب ایران پر نمی شود
دستی به سرو رویش بکشد
ما به عزاداری بیشتر انس داریم تا شادی
حاضریم در هر جا
هر مکان
هر طور
دلشان بخواهد بمیریم
تا بازار گرمی ارباب ها داغ بماند
ما تنها رعیت های قرن حاضریم
که حتا لباس های شب عیدمان می سوزد
حالا با چند درصد افزایش حقوق
پروانه سوزی را
از صفحه ی تاریخ حذف می کنی
افزایش حقوق چند درصد کارگرها
زندگی را به گورستان باز می گرداند
اصلن آلودگی هوای تهران راهم
بینداز به گردن دمای 600 درجه پلاسکو
مشکلات حل می شود
مرگ و میر حل می شود
پرنده ها نمی میرند
از این ابراهیم معجزه گلستان بر نمی آید
از این ابراهیم فقط قربانی کردن قبول است
قربانی کردن فرزندان
به هر قیمت
به هر طریق
به هر نشان
آتش نشان امروز
امدادگر فردا
سرباز دیروز
همه و همه
قربانی یک صفحه ی بازی هستند
به نام ایران
به کام نا ایران
#سید_مهدی_نژاد_هاشمی
2
من یک آتش نشانم
من یک آتش نشانم
که می خواهم همکارم را
به زندگی برگردانید
ابراهیم
سنگینی
جای خالیت
جالباسی ایستگاه را خرده کرده
ابراهیم
به آخر خط رسیده ایم
بیا تا دیر نشده پیاده شویم
بیا تا دیر نشده
عکس یادگاری آخر را بگیریم
همه جا دارد می سوزد
بدتر از همه جا قلب من
اینجا از گلستان شدن خبری نیست
ابراهیم تیتر روزنامه ها شده ای
غلط نکنم خبری است
راستی ابراهیم
برگرد
تا قرار چای
چاراه ولی عصر جمعه
از دهان نیفتاده
ابراهیم
بی تو شنبه غمگین ترین روز هفته می شود
برگرد
این ساختمان خالی از سکنه
دوست ندارد سرپا باستید
ابراهیم
درود
تلخ اما زیبا بود