سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        بی قرار

        شعری از

        سید مهدی نژادهاشمی

        از دفتر زنبق های وحشی نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۴ اسفند ۱۴۰۰ ۱۰:۳۰ شماره ثبت ۱۰۷۷۸۳
          بازدید : ۲۱۴   |    نظرات : ۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر سید مهدی نژادهاشمی

        دست از پا خطا نکرده ولی ، از لبِ پرتگاه پرت شدم 
         سیب بودم به دست باد اما روی خاک اشتباه پرت شدم 
        چقدر بغض مرد غم دارد قهوه ی ترک در سرم دارد 
          عشق آمد هوا برم دارد، گفت ، حالت بهانه کم دارد
        پنبه ی کوه بودنم را زد یکطرف مثل کاه پرت شدم
        باد پیچید دور موهایت باد از دامنت چه می خواهد !
        دست بر دامنت شدم شاید موجی گیس گندمت باشم 
        کند از ریشه ام مرا بین ِ مردم راه راه پرت شدم 
        کوه بودم که قد کشیده به تو،قد نمی داد عمر عشق به تو 
        تو دراین صفحه ی سیاه و سپید ،شاه شطرنج باز نازی و من ...
        مثل سرباز ، از زمین بیرون  با سپید و سیاه پرت شدم
        قونیه قونیه سرم چرخید مولوی مولوی مدار شدم 
        گرد تا گرد شمس ابرویت تیغ رقصید و بی قرار شدم 
        ناگهان از مدار تو بیرون بدتر از افتضاح پرت شدم
        اخم های تو شاه قاجاری ست چشم های تو انقلابی سرخ 
        بلشویکی و مستبد بودن ،پارادوکسی عجیب رخ داده
        باتو بودم خلاف میلم در، جمع مشروطه خواه پرت شدم
        تو سرت رفته در کلاه خودت ، من سرم بی کلاه رفته به باد 
        پر ، پر از تو کلاغ هایم پر ، خبرت نیست حال من خوب است 
        بار اول نبود بیرون از ، چرخه با یک نگاه ، پرت شدم
        به کجا بی حواس پرت شدم ، دست در دست دوست دارانت !
        هر کسی را برادری کردم عشق را ذره پروری کردم
        آخرش هم بدست نزدیکان مثل سنگی به چاه پرت شدم
        تو دلت خوش سرت سلامت باد ، که هوای پرنده را داری !
        چقدر بغض مرد غم دارد قهوه ی ترک در سرم دارد
        عشق آمد هوا برم دارد از سرت چون  کلاه پرت شدم
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        پنجشنبه ۵ اسفند ۱۴۰۰ ۱۰:۴۵
        درود بزرگوار
        دلنوشته بسیار زیبا و خوش آهنگ بود
        قالب و قافیه/ خندانک
        مجیدنیکی سبکبار
        پنجشنبه ۵ اسفند ۱۴۰۰ ۲۳:۴۲
        با سلامی گرم و با صدها درود
        آمدم، خواندم من این زیبا سرود
        مهر آن بر دل نشاندم همچو رود
        آفرین بر شاعرش
        ======================
        منتظر اورا که پاید دفترم
        با حضورش بر نهد منت سرم
        خواند او شعرم فزاید باورم
        نقد هم سازد چه خوب
        ======================
        یک ستارک چون که هستی، شاعری
        یک ستارک گر به خواندن حاضری
        کسری از آن سه که گوید قادری
        برسرودن شعر ناب
        ======================
        این سروشم مثل کارتی مشترک
        راه جو بر هرگلی چون شاپرک
        کو کشد بر هر سرودی نو سَرَک
        گر دل آزارت شده گو برکَنَم
        ======================
        * خندانک * خندانک * خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال
        نادر امینی (امین)

        نسیم عطر قرانی بهارم می کند هردم چو برخوانم یکی آیه زاسرابا دم وبازدم

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3