اینها تماما آرزوهای دلم بود

آمد دوباره دفتر شعرم ورق خورد

آمد دوباره سبز شد چشم بهارم


درود استادبزرگوارم
بسیار زیبا بود
راحت غزل می سرایید
وهمیشه همدلنشین وزیباست
دست مریزاد

درود بزرگوار
جالب و زیباست

...................... .........................
آمد غزلهایم دوباره جان گرفتند
آمد قراری داد جان بی قرارم



آهسته در پیچ و خم دل واپسی هام
گرمای دستش لای دستم میفشارم



هزاراااان درود استاد زیباااااکلامم
عاااااالی بود
....................... ........................
تقدیم به اهالی خوب شعرناب:
امروزمان با علی(ع):

امیر عاشقان شنید که مردى به قنبر دشنام داد و قنبر نيز مى‏ خواست به او جواب دهد.
حضرت او را صدا زد: قنبر! آهسته،
ناسزا گوى خود را در زبونى رها كن تا خداى رحمان را خشنود سازى، و شيطان را به خشم آوردى، و دشمنت را كيفر و شكنجه دهى.

سوگند به آن كس كه دانه را شكافت و جانداران را بيافريد شخص با ايمان خداى خويش را به چيزى مانند حلم و بردبارى خرسند نسازد، و شيطان را به چيزى مثل سكوت و خموشى بخشم نياورد، و هيچ احمق و نادانى به عكس العمل مانند سكوت در مقابل او كيفر و شكنجه نگردد.
«هيچ چيز براى فرومايه، بهتر از پاسخ دادن و بگو مگو كردن نيست. سكوت و پاسخ ندادن به فرومايه، بر او دشوارتر از دشنام دادن است.»

آمد دوباره دفتر شعرم ورق خورد

آمد دوباره سبز شد چشم بهارم

مرحبا بر استاد بزرگوار
زیباست

درود بر شما
زیباست
لذت بردم قلمتان سبز

سلام بزرگوار
به به لذت بردم
خيلي بااحساس بود

سلام و درود براستاد دلجويي گرانقدر
فوق العاده اشعار شمازيباست وگيرا
خوشحالم شمارا اينجا زيارت کردم استادوالاتبارم :

آرامش وشیرینی اشعارتان دوست داشتنی ست ..........دروداستاد

استادگرانقدر جناب دلجویی عزیز چه بگویم که در توصیف سروده تان گنجد فقط توانم گفت که آفرین ها برتوباد