برق عاشقي

داداش وحید عزیز خیلی خوب و زیبا سرودی دست مریزاد لذت بردم

درود بزرگوار
بسیار زیبا و متفاوت
شیرین و دلنشین

درود برادرخوبم
مثل همیشه بسیارزیبا قلم زدید

ببخش انگارندیدم شعرتونو وکمی دیراومدم

با یه ایمپالس نگاهت
تو شدی مدار فرمان
من مدار قدرت
چه کنتور بندازه یا نندازه
من آخرین رله 24 فازم
پشت کلید مینیاتوری عشقت.....

درود جناب کاظمی
این ترانه را برای همیشه با نام شما خواهم داشت و با اجازه شما آن را یاداشت کردم البته با نام و یاد شما...

سلام جناب کاظمی بزگوار
درود بر شما
ترانه بسیار زیباییست
موفق باشید

دروووووووووووودها بر برادر زیباکلام و گرانقدرم

تصویرگر و بسیار زیبا سرودید
لذت بردم از رقص دلنشین قلمتان

باسپاس، احترام و مهر

دوست عزیز جناب کاظمی از عشق به هر سبکی بگویید باز هم عشق است . جالب بود و زیبا ... درود بر شما

شعرقشنگیه ....البته باتوجه به توضیحاتی که فرمودین بزرگوار

جالب بود...................................

سلام داداش همه سنسورهاي فشار قوي خواستن در ويبره ياتاقان هاي ژنراتور زندگي ام شاد داون شدند ...
بچه ها سه وسيله رسانا نام ببريد ...
آهن - آب - وحيد

جناب آقای کاظمی عزیز، سلام علیکم.
........................................................
باخواندنِ این سروده ی زیبا ودلنشین ، به این فکرمی کردم که اگرهرکسی ، بنابرمقضیاتِ شغلی، بخواهد درباره ی چشمانِ محبوب بنویسد.......چه خواهدشد........مثلاً پلیسِ راهنمایی دائماً چشمهای نگارش رابخاطر ،چراغ زدنِ بی جا ویارَد شدن ازچراغِ قرمزهاو...........جریمه خواهد کرد( وشاید هم بعد، پاره کند وبریزد دور) ویا.........خیلی شغل هارا می توان مثال زدکه اگرمثلِ شما عمل بنمایند،شاید بینشان(کُنتاک) هم بوجود آید.........
به هرحال گاهی یک لحظه خاطره می تواند،دنیای شیرینی به دنبال داشته باشد
خسته نباشید برادرِ گرامی.

درود و افرین

سلام
بسیار زیبا
تا فیوز قلب من از تیر برق تو پرید
شارژر دست تو آمد بر سرم دستی کشید
بداهه تقدیمی

سلام و عرض ادب
شیوا و شیر ین سروده اید
آفرین بر شما

افرین
برایم جالب بود

درود برشما گرامی
خیلی زیبا وجالب بود
مرحبا

.............................. ............................
درود همشعر خوبم
عاااالی بود
............................ .............................
راننده کامیونی وارد رستوران شد . دقایقی پس از این که او شروع به غذا خوردن کرد ، سه جوان موتور سیکلت سوار هم به رستوران آمدند و یک راست به سراغ میز راننده کامیون رفتند . بعد از چند دقیقه پچ پچ کردن ، اولی سیگارش را در استکان چای راننده خاموش کرد . راننده به او چیزی نگفت .
دومی شیشه نوشابه را روی سر راننده خالی کرد و باز هم راننده سکوت کرد .
وقتی راننده بلند شد تا صورتحساب رستوران را پرداخت کند ، نفر سوم به پشت او پا زد و راننده محکم به زمین خورد ، ولی باز هم ساکت ماند .
دقایقی بعد از خروج راننده از رستوران یکی از جوان ها به صاحب رستوران گفت : چه آدم بی خاصیتی بود ، نه غذا خوردن بلد بود ، نه حرف زدن و نه دعوا !
رستورانچی جواب داد : از همه بد تر رانندگی بلد نبود ، چون وقتی داشت می رفت دنده عقب ، 3 تا موتور نازنین را له کرد و رفت !!!

درود بر جناب کاظمی
بسیار زیبا بود
خیلی لذت بردم
خیلی...
شعری که حرف جدیدی برای گفتن داشته باشه عالیه

ای بابا

چشات معدن خازن هاست،، كه برق داره و برق داره

صد آمپر عشق و احساسه ،،چشات با همه فرق داره

ایول داداش خیلی خوب بود خیلی کیف کردم احسنت

درودهااا گرانمایه دوست بسیار زیبا و دل نشین و دل چسب جسارتا فکر کنم بیت اول اشکال وزنی داشته باشه که با اضافه کردن ها به عاشقی درست میشه البته شاید هم من بد می خونم

درود وحید عزیز
کاملا متفاوت
گرم و دلکش
مرحبا بر ذهن خلاقتان

سلام بردارگلم
زیبا سروده اید
لذت وافر بردیم ازشعرزیبایت
موفق وموید باشید

خیلی خیلی جالب و زیبا بود

بسیااار جالب بود دروووود ها

درووود
من بسی لذت بردم...
چقدر زیبا سرووودین...
یک ترانه خاصی بود...

سلام ودرود برشما
خیلی قشنگ بود ایوالله

سلام به داداش عزیزم وحید گل زیباو دلنشین سرودی لذت بردم سر بلند و پیروز باشی

سلام ............

بسیار عالی ....دست ودل مریزاد./

سلام بزرگوار بسیار عالی