چهارشنبه ۳ بهمن
|
دفاتر شعر عیسی نصراللهی( تیرداد)
آخرین اشعار ناب عیسی نصراللهی( تیرداد)
|
هگل
شینتو
فروید
و
جنبش داروین
شبی نالان بدون کفش و کاراوات
شبی از درد یک تحلیل کوچولو
تو ای یزدان مهر پاکی و امید
تویی فریاد این خاموشی هر شب
تویی که بی بهانه یک شبی هستی
کنار دختر همسایه ی دیروز
و امشب در کنار من
و شاید صبح فردایش، نمایی روی خود
را
در جنین سقط بی باور
تویی هر لحظه پنداری که این عاشق
شبی خفتست؟
تو ای بینای نابینا...
که کور گنگ مادرزاد را پویی...
دگر هیچ از کسی پاسخ نمیجویی
که آیا ایده ی انگلس موثر بود؟
هرگز نمیپرسی فلان کنکاش و پویش ....وای
کوانتوم در سیه چاله، زمانش مات ابلیس است؟
در آن شور فلان بیداد
همانگه که چکش بر روی میزش ...
بنا بر ماده ی کپسول و هیدروژن
جناب موسیو هرکول و گاگارین
حقوق این وحوش وحش را دیدست؟
تو ای یزدان این آتش
هنوزم موضع نیچه
هنوزم درس بوریحان؟
و
یا تدریس گنگ نوفلاطونی سقراط
و
سوفیست طالع تالس...
اتم
تم حضور هیتلر از یک انفرادی
سلولش
بند این هسته ...
تو ای مهر آفرین غالب دیرین
تمام ایده های پست و یا نه..
نو
تمام انجمنهای شعور
و
درک راس تنگه های هرمز و مکزیک
تمام ورد این بازیچه ی انگار
غریو کودک کالج
جناب ''لورد و کونت و دانت و کامن لو''
سزار یک سو نهاده برج نوشروان به آزادی
و
رستم،آن تهمتن پیل تن افروز
سزای عشق ناپاک پسش در هور
تمام این مثلها و متلها و فسانه
یا
تمام عرض بیداری و طول درک النینو
همان جایی که مارکس از قهر
و
خشم ترس بن سینا
شبی آهسته پیوسته شکفته سینه ی بیمار تیمارش
تویی یک ذره در پهنای اقیانوس
تویی درز ثلیث پشت قرنیه
هگل
مارکس
و
علی سینا
فلان دریای زرد معبد ریتو...
تویی
خدایگان ناخدایگان
تویی روح از قدس در بطن یک مریم
همان عیسای گهواره
خدای ناخدای این بلم در گود پاناما
تویی......................
عیسی نصراللهی. آذر 94
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.