چهارشنبه ۳ بهمن
|
دفاتر شعر عیسی نصراللهی( تیرداد)
آخرین اشعار ناب عیسی نصراللهی( تیرداد)
|
و بخت من بدینسان زرد میگردد.../
شبیه عشق پوچ مرد میگردد؟ /
همه گویند دمادم آیه ی یاسم.../
زدردباغ و گلزاری که درجا سردمیگردد/
رخم را در دلم پنهان ولی با خود همی گویم/
برو پیکان قراضه، چراغت زرد میگردد/
سر کوچه نشستم لیک نیامد پیک امیدم/
و چون یارم برم آید یقینا طردمیگردد/
همه کوچیده اند و من اسیر گرگ دنیایم/
ببین شانس بد کودک،که دارد فرد میگردد/
زمین و ملکمان بردند،نکردم دادوفریادی/
بیا که خانه ی عمرم شبیه درد میگردد/
به یاد باد اندازم همان طغیان دیروزش/
که از طوفان امروزش هوا هم سرد میگردد/
دگر آواره ام عمری،نچرخان دایما فرمان
که این سلطان جاده هم،چراغش زردمیگردد/
عیسی نصراللهی/امروز 94/8/21
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.