سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        قبله نما

        شعری از

        بختیار فرّخ

        از دفتر غزلهای عارفانه نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۱۹ آبان ۱۳۹۳ ۰۴:۰۵ شماره ثبت ۳۱۶۴۹
          بازدید : ۴۸۵   |    نظرات : ۳۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر بختیار فرّخ

        قبله نما
        **
        بال- بال امشب زند دل ، چه هوایی شده است!
        سوی پروازش نگر دل ، نینوایی شده است !
        هرکه را عاشق شود او ، نزد خود میﺑردش
        معرفت در ماتمش ما را فدایی شده است!
        عاشقان حق رضادل سجده در خون بکنند
        هل من از ناصر ببین نوحه نوایی شده است!
        او که با حق بود تنها حسرتش حرّ دگر
        آن غضنفر حیدری را بی وفایی شده است!
        شمع جمع آن شجاعان بود عاشق به خدا
        به حریم و مَحرَمش از ما جفایی شده است!
        سعی نکرده از حرم خارج شد آن قبله نما
        تا که زینب داندَش عاشق منایی شده است!
        عاشقانش حرمتی دارند در مسلخ عشق
        ثار ا... هر خبر را مبتدایی شده است!
        در جهان عبّاس یعنی که برادر شب عشق
        صولت خیبرشکن ، ساقی خدایی شده است!
        آنکه بیمارش نمود از عشق زد راه دگر
        چونکه سجّادش امامت را بقایی شده است!
        بهر این قربانیان عشق زینب به دلش
        کربلا تا شام مروه و صفایی شده است!
        جهل ، خاکِ نینوا میکرد هفتاد و دو تن
        با علمداری زینب کربلایی شده است
        او حسین ابن علی ، مامش بُوَد دخت نبی
        تو که هستی!آل سفیان...، دین دعایی شده است!
        به منای عشق آمد عاشقانه نه به جبر
        "بختیارا" نیزه دیدم کبریایی شده است!
        (بختیار فرّخ)
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        نادر امینی (امین)

        یکی از بزرگان اهل شعر درودی فرستاد برمن از روی مهر نبودم لایق حمو ثنای بندگان بباشم حقیری زشرمندگان سرودم تا که سنجم عهد خویش به اشک یتیمان پای افتاده پیش نه من آن نیک سرشتم در این روزگار ولی من کجا وسعدی روشن فکار کنون من درودی فرستم مریم که عادل بود کنیه اش چو عادل هماره بود با همه بنیه اش
        مدینه ولی زاده جوشقان

        تو ای آن که در قلب و روح منی اا خداوند حکمت خدای غنی اا به اطراف خود هم نگاهی بکن اا بتابان بر این سر زمین روشنی مدینه ولی زاده ی
        مریم عادلی

        درود برشما شاعر نیک سرشتتتت کاش دنیااز فکرتان مینوشت
        نادر امینی (امین)

        مرده آن است که نامش به نکویی نبرند ورنه هرمرد تبهکار به جهان زنده بود لیک مرد فداکار فلکی زنده کند دست دردست فقیران دهد و خرج یتیمان بکند این چنین که رسم خردی درجهان زنده بود پیش یزدان همه از فقر وغنیآن برازنده بود نه ستم بیند و نه ستمکار بود عاقبت در پی عقبی رود پا زدنیا بکشد
        مریم عادلی

        دستها خالی اند ازسخا و سلامممممم هیچ چیز پس نجو ای نکومرد تام

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3