جمعه ۲۵ آبان
رمال دغل شعری از عليرضا حكيم
از دفتر اشعار طنز نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۲۰ شهريور ۱۳۹۳ ۱۲:۵۲ شماره ثبت ۲۹۹۰۳
بازدید : ۱۲۳۰ | نظرات : ۴۸
|
آخرین اشعار ناب عليرضا حكيم
|
اي كه بردي حاجت خود پيش رمال دغل
كن تأمل اندكي در محتواي اين غزل
خواستي از او تا به اعجازي كند درمان تو
نيست مانند پيمبر هست رندي در محل
التماس او مكن پس اين دغل را كن رها
گر بخواهي يك زمان فرزند گيري در بغل
از مداواي طبيبان عاقلا غافل مباش
نيست انكارش نمودن زين طريق محتمل
عاقلان را نيست باور اينچنين كاري محال
كز دغل كار ضعيفي اين معما گشته حل
داني از بهر چه گويد راز خود با كس مگو؟
مدتي خواهد دواند در ميان ما جمل
مي ستاند از فقيران پول آنان نرم نرم
شرم دارد نسل شيطان لعين از اين عمل
رنج خود را كم نما و نقد خويش از كف مده
اين عجوزه مي نمايد خلق نادان را مچل
مي برد از تو به رندي بي زبان نقد تو را
مي كند صرف پنير و خامه و شير و عسل
مهره هاي پشت تو از رنج دوران خم شده
خواهي از وي تا به انگشتي بگرداند بدل؟
كوه و دشت و جاده هاي پر خطر طي مي كني
تا به جادويي رهاند مخرجت را از دمل؟
گر ز ناچاري در اين جا گشته اي جانا مقيم
كرده اي بيهوده فكرت را بدين سو مشتغل
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.