یادم میاد که اون روزا اون قدیما اون دور دورا
جوونها پر شور بودن فکر درس یا پول بودن
دیپلم ها بود با ارزش حتی رفتن تو ارتش
سرت رو درد نیارم از این روزا بیزارم
موندیم سر دوراهی مهندس شیم یا کاری
مرتضی رفت تراشکاری محسن هم رفت تو دامداری
مصطفی رفت خیاطی حسن پی خرازی
اصغر شله شد مکانیک با اون قد و ریخت باریک
ما هم با صد آرزو رفتیم پی آبرو
تو اون روزا میگفتن باصد طعنه و صد لحن
درس بخون ای بیچاره میشی آخر آواره
بنا و نجار میشی خیاط و بقال میشی
هوشت خوبه پسر جون درس بخون از دل و جون
تا که بری دانشگاه راحت بشی ز هر آه
جون کندیم و پول دادیم درس خوندیم کنکور دادیم
بعد از دوسال ناکامی شدیم رتبه ای عالی
مخارج هاش چه سنگین استادها خشک و رنگین
کار کردیم و درس خوندیم جا نزدیم نموندیم
باصد هزار افتخار شدیم لیسانس بیکار
بعدش رفتیم سربازی وارد شدیم به بازی
دوسال گذشت با سختی دوسال زجر و بدبختی
تا اومدیم از خدمت یهو گفت عمه عفت
بزرگ شدی چه مردی پی عیال میگردی؟
زری زهره و شمسی پری مینو و مرضی
دختر داریم فراوون مثال برف و بارون
دیر بجنبی بیچاره هیشکی دوستت نداره
گفتم نگی بیعارم هم فکر درس هم کارم
با طعنه گفت عمع جون خاک به سرت حیف نون
درس چه فایده ای داره وقتی که نون نیاره
چند سال مغزت به کاره؟ بشنو فایده نداره
کچل میشی تو آخر چاق و بی ریخت بی یاور
پیدا بکن یه کاری شاغل بشو بیکاری
ماهم شدیم آواره اداره به اداره
هزارتا فرم پر کردیم این سرمون خم کردیم
بعد از دوماه پاس پاسی شدیم خسته و عاصی
تا اینکه یک اداره گفت که با ما کار داره
تیپ زدیم و موها بالا کت و شلوار آقا والا
پشت درب اتاق رئیس سرتا پامون از عرق خیس
وقتی که رفتیم داخل شوکه شدیم ناغافل
رئیس اون اداره بود ابی بد قواره
تنبل ترین فرد کلاس لختی ولات و آس و پاس
درس را تو سیکل رها کرد تا سیکل نگو چه ها کرد
منشی شون گفت مهندس استخدام هست یا بسس
گفتم دوربین مخفیه این کارا محض خندس
ابی بهم نگاه کرد پوزخندی زد صدام کرد
فرم منو بازم دید دلشٌ گرفت و خندید
میبینم که دانشگا فایده نداشته آقا
خوش به خودم که بٌردم خوب گشتم و هی خوردم
بعدم با بند پارتی شدم اونکه تو میخواستی
حالا منم سواره اسامه جون پیاده
ما استخدام نداریم به تو نیاز نداریم
فقط خواستم بدونی تو تنهایی ات بخونی
توانا بود هر که دارا بود
زپارتی و پول پیر برنا بود
اسامه خرداد 93