سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        شعر یک فرشته

        شعری از

        ساحل شیدا(ساحل)

        از دفتر شعرناب نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۲۰ فروردين ۱۳۹۳ ۱۳:۳۳ شماره ثبت ۲۵۴۰۱
          بازدید : ۴۸۶   |    نظرات : ۲۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر ساحل شیدا(ساحل)
        آخرین اشعار ناب ساحل شیدا(ساحل)

        با سلام خدمت دوست تان عزیز و تشکر از آمدن به کلبه کوچکم
        یک روزتو خواب یه فرشته اومد سراغم به من گفت اگر خدا بخاد با بنده هاش حرف بزنه این طور صحبت میکنه این حرف من نیست  حرف همون فرشته هست من فقط دیکته نوشتم عاشق نقد های سازندتونم دستونو میبوسم
        بارها از تو و چشم تو صحبت کردم
        چشم تو راه خطا رفت و من عادت کردم
        روی زیبای تو صد عاشق مهجور بکشت
        من به خار نفست باز نجابت کردم
        دل من سوی وفا ودل تو سمت فراق
        دل بی تاب شدوباز نه صحبت کردم
        رفتی و همدم من باز قلم گشت و غمت
        مست خود بودی من باز رعایت کردم
        راه معشوق کشی از که تو آموخته ای
        من به اشجار اجداد تو دقت کردم
        سال ها رفت ونگاهم به همین پنجره هاست
        رفتی ویاد نکردی وبه خودم بد کردم
        ساحلا دیوو پری با تو ندارند حرفی
        دیو را فکر جفا نیست حسادت کردم
        تو چنین مست نگارومی شوق رحمت
        با تو ازسجده چو گفتم صداقتکردم
        ما همه رهروانیم به ندای دلها
        گر که این خاطرت آزرد جسارت کردم
        دوست را قصه همین بود ز صفا و گفتیم
        راز دل با تو چو گفتم ز حکمت کردم
        س .ش به من دیکته کرد البته در فروردین 93
        تقدیم به شمابا تشکر از ریاست سایت به خاطر این فضای دوستانه
        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        نادر امینی (امین)

        یکی از بزرگان اهل شعر درودی فرستاد برمن از روی مهر نبودم لایق حمو ثنای بندگان بباشم حقیری زشرمندگان سرودم تا که سنجم عهد خویش به اشک یتیمان پای افتاده پیش نه من آن نیک سرشتم در این روزگار ولی من کجا وسعدی روشن فکار کنون من درودی فرستم مریم که عادل بود کنیه اش چو عادل هماره بود با همه بنیه اش
        مدینه ولی زاده جوشقان

        تو ای آن که در قلب و روح منی اا خداوند حکمت خدای غنی اا به اطراف خود هم نگاهی بکن اا بتابان بر این سر زمین روشنی مدینه ولی زاده ی
        مریم عادلی

        درود برشما شاعر نیک سرشتتتت کاش دنیااز فکرتان مینوشت
        نادر امینی (امین)

        مرده آن است که نامش به نکویی نبرند ورنه هرمرد تبهکار به جهان زنده بود لیک مرد فداکار فلکی زنده کند دست دردست فقیران دهد و خرج یتیمان بکند این چنین که رسم خردی درجهان زنده بود پیش یزدان همه از فقر وغنیآن برازنده بود نه ستم بیند و نه ستمکار بود عاقبت در پی عقبی رود پا زدنیا بکشد
        مریم عادلی

        دستها خالی اند ازسخا و سلامممممم هیچ چیز پس نجو ای نکومرد تام

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4