سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 28 آذر 1403
    18 جمادى الثانية 1446
      Wednesday 18 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        چهارشنبه ۲۸ آذر

        سر در گم

        شعری از

        جواد کشته گر

        از دفتر نقطه ها نوع شعر موج نو

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۶ فروردين ۱۳۹۳ ۰۹:۵۹ شماره ثبت ۲۵۲۵۳
          بازدید : ۷۵۹   |    نظرات : ۳۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر جواد کشته گر

        بسم ا...
        ثانیه شماری شده ام که گرداگرد این دایره میگردد بدنبال لحظه ی با تو بودن...
        چشمی شده ام که هر چشم را برای دیدار چشم تو می نگرد...
        دستی  شده ام که هر دست را به گرمی و به خیال دست تو می فشارد...
        قدمی شده ام که قدم به هر قدمی گذاشت شاید یک قدم در قدم تو باشد...
        .
        .
        خسته ام...
        خسته ام از این دایره بی تویی...
        خسته ام از این چشمان سر به زیر...
        خسته ام از این دستهای همیشه سرد به جیب...
        خسته ام از این قدم های سر درگُمِ حیران...
        خسته ام از عشق بلبل به هر گل...
        خسته ام...
        تا کی همه را ببینم تورا نبینم؟
        تا کی گرد این چرخ بچرخم و تورا نیابم؟
        تا کی همه باشند و تو نباشی؟
        تا کی عشق گل جای گل کار؟
        تا کی عشق باغ جای باغبان؟
        تا کی عشق او جای تو؟
        ...
        ..
        .
        ای عشق...
        من و تو هر دو می دانیم...
        او بهترین بود امّا من نبودم...
        او زیباترین بود امّا من نبودم...
        او خوشبوترین بود امّا من نبودم...
        او عاشق ترین بود برای تو، من نبود...
        من و تو میدانیم من لیاقت عشق تورا نداشتم
        امّا حال میدانم و تو میدانستی که لیاقت عشقِ عاشق تورا هم ندارم...
        چه بی لیاقت بودم من...
        نمیدانستم بوی گل هم نمی رسد به آنکه به باغبان نمی رسد...
        چه تکراری شده ایم من و تو...
        من تکرار نرسیدن به تو و تو تکرار نرسیدهای من...
        من...
        من..
        من
        این من کیست؟
        که زیباست و تو نیست
        مهربان است و تو نیست
        عشق است و تو نیست
        همه هست و تو نیست
        ...
         
        ساعتم،به وقت تو میرسم
        چشمم،به نگاه تو میرسم
        دستم،به گرمیه تو میرسم
        قدمم،به جای تو میرسم
        من نیستم و به تو میرسم...
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        5