ز روبند تو نور حق منجلی ست
به زیر نگین تو قلب علی ست
نه قلب علی،بلکه قلب همه
به سودای تو میتپد فاطمه(س)
همای سعادت به بام تو است
امیری مقام غلام تو است
ستایشگرت آفریننده ات
شفاعت مقامیست زیبنده ات
نگاه تو الهام بخش علی ست
دعای تو آرام بخش علی ست
تو هستی ولیِّ خدا بر ولی!
تویی شیعه ی واقعی ِ علی(ع)
تو با یازده گل بهارآوری
به فخریّه ها افتخارآوری
صمیمی ترین دوست مرتضا
وَ همسنگ و همسنگرش از قضا
کسی که کند وصفِ مهرِ تورا
به دست آورد نصفِ مهرِ تورا
وَگر شد یکی با تو دست ودلش
تو با نور خود میکنی کاملش
علی ساقی است و تویی کوثرش
تویی آنکه خوانده پدر، مادرش
سخنگویِ حق جویِ حاضرجواب
سیاسی ترین بانوی انقلاب
کتاب عفافت چو تألیف شد
تو مصدر، حیا فعل تصریف شد!
بُود لوح یک برگه از دفترت
قلم تغذیه کرده از جوهرت
تو با نانِ خود میخری سوره را!
وَ در آسمان نامِ منصوره را!
درود خدا بر تو بانوی آب
ز نور تو شفّاف شد روی آب
نُبوّت زده بوسه بر دست تو
امامت شده زنده از هست تو
نقابت بُود دستباف ملک!
کند مهر تو خوب وبد را اَلک!
به شعر وفا اِستعاره تویی
به روز جزا تکسواره تویی
اَلا نور چشمان اَفلاکیان
چگونه شدی همدم خاکیان؟!
شده عقل مجذوبِ گیرائی ات
بُود ناتوان از شناسائی ات
چگونه کنم رتبه ات را بیان؟
شود روز محشر مقامت عیان