شنبه ۴ اسفند
به نام نامیِ پدر... شعری از علی دهقان
از دفتر نگاه نوع شعر نیمائی
ارسال شده در تاریخ جمعه ۲ اسفند ۱۳۹۲ ۰۹:۴۴ شماره ثبت ۲۳۷۴۷
بازدید : ۵۶۵ | نظرات : ۴۱
|
آخرین اشعار ناب علی دهقان
|
چه کسی در غم تنهایی من گفت سلام
چه کسی گفت کلام...
صاعقه بود در اندام صدا..
یا همان سرفه ی سنگین غم ساز پدر با دل ما...
آسمان
آسمان جای خودت لال بایست
حرف نزن
هیچ نگو
که در این لحظه زمین دل ما
بیشتر از وسعت تو طوفان است
چه خبر گشته در این خانه ی ما
مادرم اشک که در گونه ی خود می کاری...
عهد و پیمان من و دست پدر خنده ی توست...
بر حذر باش در این ثانیه ها
عهد من نشکند از گر یه ی تو
پدرم نیست در این خانه ولی
دل غمگین علی بنده توست...
***
ناگهان باز صدا گفت سلام..
و من از زنگ پر آوای صدا لرزیدم....
و پدر بعد سلام
با کسی هیچ نگفت
دست مردانه ی تنهایی او
سردتر از عطسه ی طوفان زمستان شده بود...
صاعقه بود ویابغض صدا...
فرقی نیست...
اشک لغزید و چکید از دل خورشید نگاه...
حرفی نیست..
و چنین گشت که در قافیه ها
آسمان با دل درمانده ی من
لحظه را مکث نوشت
و در این گونه ی تفدیده ی احساس سخن
واژه را اشک سرشت
و پدر
و پدر چون گل سرخ
بین آواز همه چلچله ها

بی صدا رفت به مهمانی آغوش خدا
یاد من هست قدیم
روی پرچین پر از برف خدا
وقت مهمانی صد چلچله در هلهله بود
پدرم نان عطوفت به جبین
حمله می برد به سرمای زمین
پس بخواب
پس پدر ساده و آسوده در این گور بخواب
که همه چلچله ها با دل خاک
وصف دستان پر از مهرتو را
از همان پنجره ی کوچک تنهایی پرچین خدا می گویند
پس بخواب
نرم آهسته در این خانه بخواب
خاک تو گرمتر از اشک دل چلچله هاست....
فایل صوتی.... http://[url]http://s5.picofile.com/file/8113343334/pedar.wma.html[/url]
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.