سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 6 ارديبهشت 1403
    17 شوال 1445
      Thursday 25 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        پنجشنبه ۶ ارديبهشت

        خواب مرموز

        شعری از

        علی دهقان

        از دفتر نگاه نوع شعر ترانه

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۱۰ فروردين ۱۳۹۴ ۱۸:۰۰ شماره ثبت ۳۵۷۲۲
          بازدید : ۶۹۲   |    نظرات : ۱۵

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر علی دهقان

        صدای ارسالی شاعر:
        چقد دلتنگیام باتو
        شبیه بغص چشماته
        نمی فهمی چرا آخه!؟
        همیشه اشک من جاته

        نباید غیر از این دستا
        دسی تو دست تو جاشه
        کمک کن قامت دنیام
        به نام عشق تو پاشه

        چقد تنهاییا از تو
        تموم سهم من باشه
        تبسم کن به اشك من
        خدا تا همدم ما شه


        خدا چشماش نميبينه
        شايد تقدير ما خوابه
        اسيرم توي تقویمي
        كه هر چارشنبه بيتابه

        هزارتا پله راهه تا
        ملاقات دوتا چشمات
        نيت كردي بشي مكه
        منم هي را ميام باهات

        طواف دور چشماتو
        دارم با گريه هام ميرم
        قسم خوردم كه دستامو
        به دست عشق تو ميدم


        تو بايد عاشقم باشي
        آخه عاشق شدن چشمام
        تموم طول دنیا رو
        وجب کردم با این اشکام

        طوافم می کنی اما
        شدی کعبه واسه دنیا
        قسم خوردی ولی ای کاش
        نری از دست این تنها

        هزاران خواب و پیمودم
        برای فتح رویاهات
        نمیفهمن چرا چشمات؟!
        چه سخت دوری از دنیات


        صدام كن توي بيداري
        نميخوام خواب مرموزو
        همش كابوس و شب لرزي
        بيا رو كن تب روزو

        بيا تا مرز دلتنگي
        منو با گريه همرا كن
        پيمبر شو پناهم ده
        منو با عشق گمرا كن !

        به دين تو وفادارم
        به چشمون دخيل بستت!
        دو دستم رو نگه داشته
        وفاي عاشق خستت


        طناب دار گیسوتو
        برای کشتنم بردار
        طناب راه تقدیرو
        به دست عشقمون بسپار

        چه غسل حاجتی میشه
        رفاقت با نم اشکام
        بمونی با من اي دنیام
        غزل میشه همه حرفام


        تموم كن حرف رفتن رو
        اذون عشقمون پيچيد
        وضو كن با نم چشمام
        كه ماه عشقمون تابيد

        كجايي حضرت عشقم
        خدامون چشمشو وا كرد
        دوتا دست منو بازم
        تو دستاي خودت جا كرد
        علی دهقان
        آذرخش شفیعی.....
        ۴
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0