چهارشنبه ۲۸ آذر
خانه ی دوست کجاست..؟؟(تقدیم به صدای زندگی سهراب) شعری از علی دهقان
از دفتر نگاه نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۱۰ دی ۱۳۹۴ ۲۲:۵۹ شماره ثبت ۴۳۵۰۵
بازدید : ۵۷۰ | نظرات : ۱۲
|
آخرین اشعار ناب علی دهقان
|
خانه ی دوست
.....
.....
خانه ی دوست کجاست؟؟
پلکِ این واژه کجا می رود آرام به خواب؟؟
رهگذر مکث نکن..
با شقایق...
با نگاهِ رازقی
با سکوتِ یاسهای در چمن..
با گلِ یاسمنِ در گذر از باغِ دلت بحث نکن
فکرِ تاریکیِ شن های غریب
فکرِ نجوای نسیم
فکرِ پرپرزدنِ چلچله در باد نباش
از چپرهای دل خسته ی من
تا سپیدارِ بلندِ سرِ باغ
ته کوچه
در سراشیبیِ تنهاییمان
وسرآغازِ همان حسِ بلوغ..
پای فواره ی جاویدِ اساطیر زمین
دو وجب؟؟
یا دو قدم؟؟
یا کمی بیشتر از طولِ حیاتِ گلِ سرخ..
هر چقدر
هر کجا؟؟
از معمای خودت دورشوی.؟؟.
به سرانجامِ سفر..
و همان خانه ی دوست
در افق های دلت نزدیکی..
پرسش از خانه ی در دور چرا؟؟
به صنوبر سوگند
و به آرامشِ یک سلامِ گرم
در هوای کوچه ای..
که کمی سبزتر از خوابِ خداست..
در عروجِ شب روحانیِ عشق
جیبِ احساسِ تو از مریمِ پرواز پراست
پس چرا شوقِ سقوط...
پس چرا عزمِ عبور
جایِ پرسیدن از آن خانه ی دور؟؟!!
بی صدا در دل خود زمزمه کن..
خانه ی دوست خیالیست که تو
بی نشانی..
از گمانی...
به گناهی...
پی آن آمده ای ....
ای به اِحرامِ گل از قبله ی سرخ
ای غمت سرد و سترک
دوری انگار؟؟!!..
دوری از خانه ی دوست؟؟
کعبه ی وصلِ نگاهت به خدا نیّت توست
با وضو شعر بخوان
قامت از مثنوی و
روزه با ذکرِ غزل باز بکن
خانه ی دوست به افطار من از گونه ی تو نزدیکست
اشکِ پنهان شده در چهره ی من را
به تمنای قلم پاک نکن
ای که سیمای تو در پشتِ شبِ پنجره پیداست
در اذانم..
به غمی ..
بیشتر از خنده ی یاس...
در نمازت...
با من آرام ..
در این واژه کمی اشک بریز
پچ پچِ قاصدکان را
لی لی شاپرکان را
به سکوتِ شب من دار بکش
خوابم اما؟؟
تو مرا..
در شبِ تنهایی خود،...
مردِ بیدار بکش
آنچه گفتی کجاست ؟؟؟
یاکدامین شب ما
در کجا؟؟
سجده اش می رسد آرام به نزدیکی یک شاخه ی یاس؟؟
یا همان خانه ی دوست..
که از آن لحظه ی پرسیدن تو...
شده مینای غزل در دلِ خاک
...به خدااو ..
فقط او..
آنچه در کعبه ی احساسِ تو پیداست ....خداست..
رامتین (علی دهقان)
هفتم دی ماه نودو چهار
تقدیم به صدای زندگی سهراب.....
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.