سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 10 فروردين 1403
  • همه پرسي تغيير نظام شاهنشاهي به نظام جمهوري اسلامي ايران، 1358 هـ‌.ش
20 رمضان 1445
  • شب قدر
Friday 29 Mar 2024
    به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

    جمعه ۱۰ فروردين

    سنگهای ناتورالیست

    شعری از

    کاظم دولت آبادی(فراز)

    از دفتر فراز ١ نوع شعر سپید

    ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۲۸ شهريور ۱۳۹۲ ۱۴:۱۹ شماره ثبت ۱۸۳۸۵
      بازدید : ۸۱۱   |    نظرات : ۳۱

    رنگ شــعــر
    رنگ زمینه
    دفاتر شعر کاظم دولت آبادی(فراز)

     

    " سنگهای ناتورالیست "

     

    کوه همین نزدیکی هاست

    پشت کرده به  پنجره ی اتاق ها

    به گمانم که رنجیده است از ما

    -

    شاید که قطعه سنگش را ، مَرد ِ سنگنورد به روغن آلوده است

    شاید که سوراخ ِ لانه ی کفشدوزکش را ،  رد ِ پای کوهنوردی بسته است

    شاید که راز ِ سکوتش را ، صدای بولدزری شکسته است

    شاید که پرواز ِ قاصدکش را ، کودکی دنبال نکرده است

    شاید که زوج ِ جوانی رازش را ،  به سنگها یش نگفته است

    شاید که نامه های عاشقانه ای  در لابلای سنگهایش نا خوانده مانده است

    -

    هر چه که باشد

    بین ِ ما فاصله ایست زیاد:

    فاصله بین ِ زندگی و مرگ

    غرور و صبر

    قانون و سکون

    منطق و بی اعتنائی

    کشتن و آغوش ِ باز

    فاصله بین ِ انسان و سنگ

    سنگها ئی

    که در رگهایش گدازه های خورشید در جریان است

    که در پیکره های ریز و درشتش رازها نهفته است

    -

    بیائید

    کفش ها را بَر کَنیم

    و در پوست ِ سنگها آهسته راه رویم

    نکند که تَرَک بَر دارد رشته های افکارش

    از ضربه های ِ کفشمان

    بیائید

    چشمها را باز کنیم

    و در پیکر ِ سنگها عاشقانه نگاه کنیم

    نکند که لاک ِ احساسش بشکند

    از نگاه ِ سرد مان

    بیائید

    گوشها را کوک کنیم

    و در سکوت ِ سنگها  به آهنگ ِ طبیعت ِ برهنه گوش دهیم

    نکند که غرورش جریحه دار شود

    از ضرب و آهنگ ِ گوش خراشمان

    -

    ای فراموش شده ی بزرگ

    آغوشت را بر ما نبند

    ای هیبت ِ بزرگ ِ مهربان

    ای نمایان

     

    شاید که فرصتی باشد

    و ما باز گردیم

    آری

    وقتی که زخمهای تنت از خراش ِ بولدزرها، التیام یابند

    آنوقت که از پیکرت فونداسیونهای انسانی  رخت بر بندند

    آنروز

    ما باز می گردیم

    تا در آستان ِ فصل ِ گرم

    دنبال کنیم پرواز ِ قاصدکهای زیبایت را

    -

    ما باز میگردیم

    تا در آغوش ِ پر مهرت آرام گیریم

    باز میگردیم

    تا در لاله های زیبایت واژگون شویم

     - - - - - - - - - - - - - - - -

    مرداد 92

    کاظم دولت آبادی

    " نقد و ویرایش بلا مانع است"

    ۰
    اشتراک گذاری این شعر

    نقدها و نظرات
    تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


    (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
    ارسال پیام خصوصی

    نقد و آموزش

    نظرات

    مشاعره

    کاربران اشتراک دار

    محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
    کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
    استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
    0