دوشنبه ۳ دی
|
آخرین اشعار ناب داریوش خطیر
|
محصول نگاه توام
بر جریان رود
در هنگامه بودن
و برخاستن توز راه
بر راه های سرگردانی
و باختن همه چیز
وقتی لوطی ها ساز چپی کوک می کنند
هوای زندگی از بوی تو
و نگاه رنگین کمان به آویشن
بر می خاست
در اقلیم های گرم خواهش
و هوس های ابدی دست ها
مرا
به محاصره عشق می کشاند
وقتی
همه
اسیر فرداییم
پرنده سرگردان جهانم
بی هیچ بالی
پرسه گرد
همه کوچه های جهان
بیا
با رویا
و سرخی آشیانه
تا
همه کوچه های نیمه روشن را بگردیم
و با بوسه
پریدن را یاد بگیرم
و با غمزه
رها شدن را
پرواز
برای بودن خیال هاست
مثل
آب
برای ماهی
عطر
برای آویشن
و شهادت ب
رای شقایق
لاله
وقتی گدازه های خوف
امان از قلب ها بریده اند
من
محصول نگاه توام
بر جریان رود
در هنگامه خواهش
نفس نیاز ها
و رنگ گرفتن دریا
وقتی تو سیب
همه باغ ها را می چینی
با نزدیکی پونه ها و مارها
به خانه
در هنگامه خواهش
سینه هایت تبلور هستی اند
در نبردگاه هوس
و نگاه
مرا بوسه ای بیاموز
تا از آن دوباره متولد شویم
برای مریم ابدی
وقتی دست هایش بوی مرداد می داد و نگاهش اسیر پاییز
توز : در گویش زاگرسیان به معنای بر خاستن گرد و غبار که از رفتن بر می خیزید
لوطی : در گویش زاگرسیان به نوازندگان همیشگی و دریادلان نو اطلاق می شود
ساز چپی : غمگین ترین نوای رفتن برای درگذشتن عزیزان
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.