دوشنبه ۳ دی
سیب تنها شعری از زهرا ستایش کیا(زرشید)
از دفتر حرف من نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۹۲ ۱۲:۰۴ شماره ثبت ۱۶۶۶۸
بازدید : ۱۰۳۴ | نظرات : ۱۱۲
|
دفاتر شعر زهرا ستایش کیا(زرشید)
آخرین اشعار ناب زهرا ستایش کیا(زرشید)
|
بر درختِ سیب بودم، میوه ای بی ادعا
برگ سبزی چادرم بود و همه عشقم خدا
هیچ پروانه به روی شانه ام طرحی نزد
هیچ سنجاقک نیامد روی برگم بی صدا
باد می آمد ولی من در پناه شاخه ها
دستهایم سوی چادر تا نَشَد از من جدا
روزها خورشید آمد تا نگاه بر من کند
ساده بودم ،رنگ زردی،با نگاهی پر حیا
روز و شب آمد و من سنگین و رنگین تر شدم
چهره ام گل کرده و احساسی در من آشنا
فصل چیدن آمد و چشمم به دست باغبان
او ندید اما مرا ، چشمش به سوی ماورا
یک به یک چیدند همراهان هم شکل مرا
من بماندم بی صدا با اشک چشمم در خفا
ماه ها رفت و برایم سالها بودند سخت
خشک ماندم بر درخت سیب، بی چون و چرا
"دوستان و همراهان همیشگی شعر ناب،من در غزل تازه کار هستم"
"لطفا نقد یادتان نرود"
سپاس از حضورتان در صفحه شعر من
سپاس از حضورتان در صفحه شعر من
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.