دوشنبه ۳ دی
هوای سینه ام ابریست،سید، آسمانم تنگ رگبارست شعری از حسین دلجویی
از دفتر بخاطر چشمانش نوع شعر دلنوشته
ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۲۷ تير ۱۳۹۲ ۱۷:۵۱ شماره ثبت ۱۵۵۳۰
بازدید : ۸۷۲ | نظرات : ۲۰۹
|
آخرین اشعار ناب حسین دلجویی
|
سلام ای آشنا، ای مرد،
ای والاترین باور
سلام ای سید اهل ولا ،
ای عشق،ای اولاد پیغنبر....
سلامی از فراز نور دل،
اوج دماوندم...
سلامی از دیار دلخوشی های قدیمم ،
خط میمندم..
سلامی از بهار دوستی از عطر بابونه
سلامی از سپید نسترن
از عطر پیوندم
سلامی از شمیم دلکش سرشار لبخندم
ولی امروز سید عشق مانده،
دلخوشی رفته
چراغ خانه در سوسوی بادی سرد میلرزد
و ابر سینه می بارد
و ماهم پشت ابری تیره دل
خفته ست
و چشمی پشت دستانم
فراز آسمان پوید....
چنان آرش شدم سید
هم او که مرز توران را
هزاران بار آن سو تر رقم میزد
هم او که مهر میهن را
به جان خود قلم میزد
هم او وسعت مهرش همه محدود دل ها بود
و غم را با دل تنگ آشنا کردم
ولی او یک هدف،
یک تیر درمقیاس عشق انداخت!!!
و جانش در همان یک تیر
اهدای مرامش کرد
و عشق ملتی نیکو بنامش کرد
همان که «در تناور ساق گردویی فرو دیدند» *
***
هوای سینه ام ابریست، سید
آسمانم تنگ رگبارست
** *
ولی آرش به تک تیری
و من امروز با یک جفت تیرتیز دینم را ادا کردم
و اینک دردرا با این دل تنگ آشنا کردم
من از کنج دلم ،
یک جفت تیر خود رها کردم
امیدم حرمتم را در ره عشقم فدا کردم
یکی در خطه ی زابل به هوای نیک شهر آمد
همانجایی که رستم رزم می پاشید
یکی هم در کویر عشق ایرانم
همان در گوشه ی گرم کویر و خط کرمانم
همانجایی که میدانی همانجایی که میدانم
کنون ابری و تنهایم...
===
فدای همتت مومن
که باران زلال برکت و عشقی
فرشته میزند بوسه به دستان توانایی
گره چون از فراز سینه های تنگ بگشاید
نسیم عشق در جانت
خدای عشق مهمانت
همیشه دولت و هستی به نامت سکه پردازد
===
هوای سینه ام ابریست، سید
آسمانم تنگ رگبارست
** *
دعايت ميكنم در انتها چون نيك ميدانم ،
دعايم را خدا سوي شما آرد
و دیگر احتیاجش تیروپیکان نیست
و ميدانم كه ميداني
خلاصه حالتان خوب و وجودت پر توان سید
و عمر و عزت و دولت برایت جاودان سید
خداحافظ...
****
همراه با خوش آمدگویی به استادبزرگوارم، سید علی منصوریان
به جمع صمیمی و خانوادگی سایت ناب..
برگی از دفتر دلنوشتنی های روزانه ام
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.