يکشنبه ۲۷ آبان
|
دفاتر شعر محمد دهقانی هلان
آخرین اشعار ناب محمد دهقانی هلان
|
قطره ی اشکی چکید
رهسپار آینه
جیوه ها بهتان زنگارش زدند
در غبار آینه
می خزد بر بام تان آژنگ نور
پرده هاتان
پرده هاتان تار باد....
در درونم این تلاطم های چیست؟
قطره قطره اشتیاق
از سر ذوق زوال
سرفه سار
خلط بار
خس خسی در حلق مسلول حیات
سیل خواهد گشتن و جاری شدن
خون شب جاری ست در رگهای تن
خفته درمن روح بیمار سحر
گو بخواند آخرین لالایی اش
بوم "جان آهنگ" بخت
می فشارم در بغل زانوی خویش
تا سحر آشفته می خواند مرا
هر نفس آونگ نبض:
تیغ تیغ
تیغ تیغ.....
*******
دست لرزان من و رگ بود وتیغ
آفتاب عمر پر زد از ستیغ
چهره ی زرد مرا خون هم نشست
زندگانی را زکف دادم دریغ.....
*******
ای دریغ
داس یاس از خرمن جانم ربود
حاصل امید را
آی ای خفاش های تیره نوش:
کام های تشنه تان سیراب باد.
می خروشد موج خون در شط شب
می دمد خورشید مرگ
"ای دریغ از من اگر مستم نسازد آفتاب".
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.