پنجشنبه ۴ بهمن
|
آخرین اشعار ناب طوبی آهنگران
|
اگرزلف قلم خونابه دانی که شعرتر به آب دیده میخوانی
رسدگر موسم جودت عبودیت زمن کارنامه میخوانی
الا ای طوطی خوش رنگ و سیمین ساق محبوب
زکلک طاووس مستی زگلزار باده میخوانی
سخن دانی و هم غمزه فروشی شاخ طوبی
به جور شمع بسوزانی وزان خنده که میخوانی
توان سوخته نظر داری و زلف دربند دم داری
غریبان را زدل جویی غزل را جمله میخوانی
زبان مهجوره زین گفتن گدا راچون به شاه گفتن
کین ای سلطان واحدنظر بر صله میخوانی
به سجده گفتمش راز دل زارم شبی تار
سلامم را بده پاسخ ازان جمله که میخوانی
درین سردی کسل گشتم درین در بس نشینم
زین احساس کفن پوشم زسوز درمانده میخوانی
به هر موری نظر داری که طاعت بر نمی داری
که واقف جمله میدانی سخن شکرانه میخوانی
همای معرفت عذر خوای تقصیرم ز پنهان
به طوبی گر نظر داری چه او را سوخته میخوانی
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
با هزارن درود
بر خلق چنین شعر زیبا وپر معنایی
بسیار مستفیض شدم
همیشه مانا باشید