درود بر خواهر عزیزتر از جان خوش آمدید حضورتان زیباست و سخاوتمندانه... به مهر خواندید چشممم در اولین فرصت ویرایش میکنم... مچکرم برای لطف و مهربونی همیشگیتون... قدردان زحمات بی دریغتون هستم بهترینها نصیب قلب بیریاتون در پناه حق
درود بر جناب رجبی ارجمند خوش آمدید سپاسگزارم از لطف و حضور گرانقدرتان قطعا زیبا و جالب خواندید... و مچکرم از نگاه خاصتون... الحمدلله که موفق بود... در پناه حق
بسیار زیبا و دلنشین! از شما برای به اشتراکگذاری این شعر پر احساس و الهامبخش سپاسگزارم. این کلمات با قدرت و عمق خود توانستهاند تصویری زیبا از آغاز دوباره و امید به آینده را به نمایش بگذارند. امیدوارم که همیشه با چنین آثار زیبایی دلها را سرشار از امید و عشق کنید.
درود بر مهدیس خانوم عزیزم خوش آمدی حضورت قشنگه دوست خوبم میدونم که بسیار زیبا خوندی موسوقووو هم قابل شمارو نداشت، گوارای وجود صمیمانه سپاسگزارم از زحمتی که کشیدی انشاءالله جبران کنیم، باغ دلت بهاری در پناه حق
درود. بقول خودتان سپید روسپیدی بود. من یک چند تا اظهار نظر نخراشیده میکنم که طبق معمول ممکنه غلط باشن ولی احتمالا بیانش ضرری نداره. من حس میکنم حذف «از» در جمله دوم: وقتی از غروب ِ غمزدهام قی میشوم و [از] سیلیهای سیلزدهام، سیر... از نظر بیان و دستوری اشکال داره. حذف از به قرینه احتمالا زمانی توجیه پذیره که دو کلمه بعد از مستقیما معطوف به هم باشند مثلا: از پدر و [از] مادر پرسیدم اما مثلا اگر بگیم: از پدر پرسیدم و [از] مادر شنیدم در این جا حذف از احتمالا صحیح نیست. کاربرد سونات خیلی جالب بود. در سونات شیطان یک مزیت موسیقیایی هست: در سونات، صدای «نات» هست در حالی که در شیطان دقیقا برعکس این صدا «طان یا تان» تداعی میشود. سونات شیطان نام یک قطعه موسیقی از تارتینی است که به گفته او در خواب دیده شیطان آن را مینواخته و بعد از بیدار شدن قطعه ای متناسب با آن ساخته (داستان جالبی ست در نوع خودش). و البته سونات یا سونت به قالب شعری جالبی هم اشاره دارد. تقابل با آیه امید هم عالیست. البته ممکن است- ابدا مطمئن نیستم- آیات امید بهتر باشد. چرا؟ صرفا به خاطر هم قافیه بودن «سونات» و «آیات» در تقابل شیطان و امید که البته لازمه چنین تغییری ، تغییر دادن کل مصراع دوم است مثلا «و از کوتاه ترین آیات امید» یا چیزی شبیه این که البته ممکن است نشود مصراعی بهتر ساخت از آنچه خود شما نوشته اید (یک نکته حاشیه ای جالب؛ عده ای از ارباب لغت اعتقاد دارند «ابلیس» از ریشه «ابلاس» به معنی «ناامید کردن» می آید؛ در واقع انگار رسالت اصلی ابلیس ناامیدی ست!). راستی! تنیدن در بند اولهم یکجور ایهام دارد. چون هم می تواند به معنی تنیدن عادی (به معنی بافتن) باشد هم یادآور ایجاد تنش و صدا و تنتنه. راستی یک احتمال دیگر: در همین بند اول میتوان فکر کرد که آیا جایگزین کردن «تپش» با «تپیدن» خوب است یا نه (من شهودی همان تپش را ترجیح میدهم ولی خب امتحانش خالی از لطف نیست). خلاصه خیلی حرف بی ربط و احتمالاتی زدم ولی دیگه گفتم بگم دیگه😁
درود بر جناب صادقی شریف ِ شریف خوش آمدید حضورتان همواره ارزشمند و آگاهیبخش است به مهر خواندید ممنونم برای واکاوی زیبات... حتمنی در ویرایش تا اونجا که پسندیده باشم اعمال خواهم کرد... نععع اصلنی هم بیربط نبود... مچکرم و در پناه حق
و مرا به باور ِ خورشید ِ مسلمانی در پناه ِ واپسین بیداری برسان!👏👏👏👏 درود ها بر خواهر مهربان وعزیزم مثل همیشه زیبا ودوست داشتنی ترانه هم زیبا بود وغمگین دوست دارم وهمیشه بهترین ها رو برات ارزومندم موفق وسلامت باشی
درودهای خداوند بر نرگسی اطلسی عزیزم خوش اومدی سپاسمند حضور زیبا و گرمت هستیم شما هم مثل همیشه زیبا و دوستداشتنی خواندی وگرنه نقصهایی داشت... منم دوستت دارم برای زحمتی که مثل همیشه کشیدی و اجازه جبران هم نمیدی ازت ممنونم... باغ دلت بهاری مهربونم در پناه حق
درود شاهزاده سپید باشکوهی سرودید ترکیبات وصفی و اضافی زیبا و گاهی بکر که جلوه خاصی به تن سرودتان پوشانده ارتباط بین بندها و پایان بندی هم محکم و در خورتحسین است
درود استاد بانو شاهزاده وقتی همه تعریف می کنند شعر خوبی است پس درنهایت شعر خوبی است حال این شعر حرفش را این قدر قدرتمندانه زده بود که من نتوانستم آن را به درک ثانیه ها برسانم تمام عناصرش عالی بود وخیلی هنرمندانه بود
درود بر جناب آزادبخت استاد ارجمند خوش آمدید سپاسمندم از لطف و حضور گرانقدرتان به مهر خواندید خوشحال میشدم اگه اشکالی به چشمتون میاومد بازگو کنید... در هرحال ممنونم در پناه حق
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست . استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
زیبا بود 👏🌺🌺