سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 3 دی 1403
    23 جمادى الثانية 1446
      Monday 23 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        دوشنبه ۳ دی

        خونین رود

        شعری از

        رسول دبیر (نافذ)

        از دفتر رسالت بودن نوع شعر مثنوی

        ارسال شده در تاریخ دیروز شماره ثبت ۱۳۴۵۸۸
          بازدید : ۶   |    نظرات : ۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        nafezr:
        بندگی ۱
         
        اصل معروف است تعریف از چه چیز؟
        منشأ ترکیب آن عنصر تمیز
        چیز را در چیز موجودیت اش 
        نقض را با متضاد عبدیتش 
        حل دشواری بود با رفع حصر
        آورد آسایش بعدی به نصر
        گر تو جزئیات دانی برتری
        باشد آن در تجربه چون زرگری
        دانش کلی بود صرف هنر
        می‌پذیرد ز علت و معلول اثر
        درک علت گر بدانی حکمت است
        نزد احساسات اما نعمت است
        عقل در فعلیت خود زندگیست 
        جستجو بر حسب عادت بندگی است
        همچو اشیاء باش خالی از دروغ
        تهی از هر کذب و رای اش پر فروغ
        آب را جای است بین خاک و باد 
        فن این صنعت دل جوهر نهاد 
        چون هوا آن فن میان نار و آب 
        دارد از بنیاد عنصر ها خطاب
        زرگری خود غنی از این صنعت است 
        دانش این فن ها طبیعت است
        بی تأمل نقد ماهیت مکن
        ساعت احضار هم غیبت مکن
        طبع گاهی خشک گاهی هم تر است
        پس تعمل از دوباره بهتر است
        ای که دانی سرد و گرم روزگار 
        جمله اغیار باشد در غبار
        ما به طبع خود مدور بوده ایم 
        از حرارت‌های نضج آسوده ایم
        از غلیظی به لطیفی آمدیم 
        سوی مرکز چونكه ماها دعوتیم 
        لاجرم شد سرد و خشکی طبع ما
        ساز سودا بود رغم سمع ما
        متصل گشتیم چون بر آن محیط 
        سرد و تر شد بلغمی رویی بسیط 
        از کرم در آب افتادیم زود 
        گرم و تر گشتیم در خونین رود 
        گرچه هم طبع هوا بودیم لیک 
        شده ایم اکنون به آتش نزدیک 
        طبع صفرا همچو آتش خشک و گرم 
        چهار طبع در چهار عنصر گشت نرم 
        شرف صنع به حکمت شد غنی 
        حکمت از آثار عقلی دیدنی 
        صنع بر نفس است زیرا استوار 
        حکمت از عقل است دایم برقرار 
        برتری از نفس اما گیرد عقل 
        آب روی نفس از عقل است نه‌ جهل 
        اتصالم نیست از يک سو چو طول 
        تا شوم تقسيم پهنای ملول 
        از دو سویم نیست هم چون پهنا 
        گاه جمع باشیم و گاهی منحا 
        از سه سویم متصل بر جسم و جان 
        نه عدد نه خط بر سطحم نشان 
        کم و کیف ان کمالیم وقوی 
        قوه بودیم و به فعل بشری
         
        بندگی ۲
         
        نور علی نور که‌ شد ان حال نار 
        نور نور نور شد با بخت یار 
        بود اول چون خدا آمد یکی 
        دوم افتاد عقل در رتبه ولی 
        قرعه سوم بنام نفس‌ شد 
        مقتضایش در سه قسمت حبس شد 
        چهارمین بر نام طبیعت فتاد 
        زان جهت در قسم چهارم نام زاد 
        چهارده شد دو و سه با ابتدا 
        مفردات امد چهارده از قضا 
        کل ملک و ملکوت و جبروت 
        فرد محسوس و دو معقول و سه اجمال است‌ صوت 
        دور شد هر چه ز مبدا  شد خسیس 
        مفردات، اما مرکب شد نفیس 
        چون مراتب اینچنین اش شد تمام 
        عالم اجمال در تفصیل نام 
        ذات بر مرتبه وجه رسید 
        جمله موجودات روی خود بدید 
        شد صفات و اسم و فعلش آشکار 
        داد عالم را به رتبه اعتبار 
        اول و آخر نهایت غایت 
        غایت هر چیز هم حریت 
        هرچه که بر اول خود می‌رسید 
        از نهایت جامه خود میدرید 
        صورت مفهول چون محسوس بود 
        روح در قالب تن ها اسود 
         
        ۱۳۹۸،۰۱،۱۱
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر
        ۲ شاعر این شعر را خوانده اند

        محمد باقر انصاری دزفولی

        ،

        ساسان نجفی(سراب)

        نقدها و نظرات
        محمد باقر انصاری دزفولی
        ۱ ساعت پیش
        احسنت به قلم ماهرانه
        وطبع شاعران و زیبای شما
        هزاران درود دروداستادعزیز
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ساسان نجفی(سراب)
        ۵۴ دقیقه پیش
        درود بر شما..
        خیلی زیبااااست..
        خندانک خندانک
        خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4