ازبرم رفتی اما نه بی وفا بودی
بیخبررفتی اما نه با جفا بودی
بگذشتی زهرچه بودونبود
هم صراط اهل کبریا بودی
ببریدی ز قیدوبند مکان
چه زمانی،!توبا خدابودی
نه که ما را تو ترک خود کردی
زین فراتر تو در حرا بودی
لابد آن نوا که خواند ترا
رفتی آنجا که با صلا بودی
زان فراق جان گدازتااکنون
نه که آخر، ازهمان ابتدا بودی
وای برما،نه تو،مابی توگشته ایم اکنون
توبه جانان همیشه با وفا بودی
ای همیشه در حضور ما تو شهید
مشهد مقدس علوم ما بودی
جبر و اختیار با تو نبود
با کتاب دل آشنا بودی
بودی و هستی و همیشه خواهی بود
وسعت زندگی شفا بودی
مشهدت همیشه دلها بود
چه دلی!تو دلربا بودی
ای به قرب المقیت روحت شاد
در زمین تو جلوه خدا بودی
چشمهایت کتاب قانون بود
چون به تدبیر ما صدا بودی
زخمهای پراز جراحت مارا
عین مرهم و پر از لجا بودی
صورتت سکینه دل ما بود
برق ذوق و منبع صفا بودی
دی به مشرق ولحظ در مغرب
مالک وباب هرغنا بودی
چون گزیدی تو خانه الباد
ازفنا تو راهی بقا بودی
نفست نشان عشق بود و امید
چون مبرا زهرچرا بودی
ای دلیل سعد وخیراتم
راستی تو شرح والضحی بودی
گرمی آفتاب تابانم
به حقیقت که ذوالعطا بودی
هرگز عمرت به باد نسپردی
که تو اگه ز نفسها بودی،
غول دل را به نور مهر
رام کردی که پارسا بودی
وای بر من نکردمت یاری
روزگاری که در جفا بودی
نافذ اکنون اگر توچوب غفلت را
به صد افسوس میخوری سزا بودی
چه ثمر به فرق سر بپیمایی
هفت عالم که حال نابودی!
نافذ ۱۸/۳/۹۹
غزلی ناب و زیباست
در وصف صاحب حرا(ص)