بی خبر

درود بر شما. مثل همیشه یک شعر زیبا از قلمتان خواندم آقای گودرزی. این شعرها استعداد شما را نشان می‌دهد. فقط یک‌ سری موارد هست که باید بیشتر و بیشتر احتیاط کنید. اول جمله بندی صحیح؛ مثلا «ترسم این لیک‌بدان رام و شکارت هستم» آوردن لیک(به معنای لیکن و اما) در وسط جمله (بین مفعول و فعل) اصلا خوب نمی‌نشیند. اگر مثلا بگوییم «ترسم امّا تو بدان رام و شکارت هستم» ساختار معقول‌تر است. یا مثلا در «دم آن لحظه که در تیر نگاهت هستم»، اصطلاح «در تیر نگاه کسی بودن» معنی ندارد بلکه درست آن «در تیررس نگاه کسی بودن» است (شما در «تیر» نگاه کسی نیستید بلکه در ناحیهٔ تیررس نگاه هستید).یا مثلا در «تا خدا هست و خدا پا به رکابت هستم» اینجا دومین «خدا» اصلا چه معنایی دارد؟ ضمنا عاشقِ تسلیم «پا به رکاب» معشوق نیست! بلکه برعکس است: عاشق خودش را به مرکبی رام و تسلیم تشبیه میکند که معشوق پا در رکاب اوست.
اگر این قبیل موارد را بیشتر دقت کنید بنده تعهد میدهم شعرهای بسیار زیباتری خواهید گفت و می‌توانید اشعار مشکل‌دار را هم اصلاح و پالایش کنید. خلاصه اینکه من به شما ارادت دارم و چند مصراع از اشعار پیشین شما عجیب به دلم نشسته‌. قدر خودتان را بدانید❤️❤️❤️

درود بزرگوار