يکشنبه ۲ دی
|
آخرین اشعار ناب جواد مهدی پور
|
بسمه تعالی
صبح تا گُل می کند خورشید از غوغایِ گل
مثلِ شبنم می دهم جان بر رُخِ زیبایِ گل
تا به زانو ، پای در گِـل رفته از شرمِ حضور
پایِ رفتن نیست در گلشن مرا چون پایِ گل
حیرتِ گلرنگ را بی پرده دیدم در شراب
شورمستی می کنم از دیدنِ سیمایِ گل
در گلستان می کند گل را نوازش هر بهار
باغبان بسیار باشد در خزان جویایِ گل
کیست عقلِ سرخ دل تا بانگِ دانایی زند
در گلستانی که افلاطون نگیرد جایِ گل
پرده بر می دارد از خود در تجلّیگاهِ عشق
مثلِ کوهِ طور از هم بگسلد اجزایِ گل
سهل باشد همنشینِ خار بودن در چمن
سخت باشد از سرم بیرون رود سودای گل
سروِ این باغ از طراوت رشک بر گل می برد
می رود در سایه گاهی از قَـدِ رعنای گل
|
|
نقدها و نظرات
|
کیست که عقل دل بانک دانایی زند در گلستانی که افلاطون نگیرد جای گل | |
|
کیست که عقل دل بانک دانایی زند در گلستانی که افلاطون نگیرد جای گل | |
|
درود بر شما بانو آهنگران گرانقدر سپاس از حضور سبز و پر مهرتان | |
|
درود بر شما بانو آهنگران گرانقدر سپاس از حضور سبز و پر مهرتان | |
|
کیست که عقل دل بانک دانایی زند در گلستانی که افلاطون نگیرد جای گل | |
|
کیست که عقل دل بانک دانایی زند در گلستانی که افلاطون نگیرد جای گل | |
|
درود بر شما بانو آهنگران گرانقدر سپاس از حضور سبز و پر مهرتان | |
|
درود بر شما بانو آهنگران گرانقدر سپاس از حضور سبز و پر مهرتان | |
|
درود بر شما بانو آهنگران گرانقدر سپاس از حضور سبز و پر مهرتان | |
|
درود بر شما استاد حسنی عزیز | |
|
سپاس از مهر مزیدتان زنده باشید به مهر | |
|
سلام و احترام محضرتان جناب کیهانی گرامی سپاسمند م از حضور سبز و حسن نظرتان زنده باشید به مهر | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
سخت باشد از سرم بیرون رود سودای گل
به به
بسیارزیباودلنشین وآهنگین.
لذت بردم ازشعرزیبایتان جناب دکترمهدی پورعزیز
آفرین براین طبع جوشان