پنجشنبه ۱ آذر
پریشان شعری از بهروز دارابی
از دفتر شعرناب نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۱۳ شهريور ۱۴۰۲ ۲۲:۰۲ شماره ثبت ۱۲۳۴۷۱
بازدید : ۲۱۸ | نظرات : ۲۸
|
آخرین اشعار ناب بهروز دارابی
|
گیسوانش گلشنی مست پریشانی بود
بوسه هایش شعله ی شمع شبستانی بود
اهل آبادی عشق لحن خوش آوازی داشت
خنده هایش آتش گرم نیستانی بود
با صدای ناله خیزش قصد جانان میکرد
در دل یخ زده اش شور بهارانی بود
غم و اندوهی به پیمانه ی ایمان میریخت
پیش چشم کافرِ مست چه مسلمانی بود
در تلاقی تنش زاویه ای خونریز داشت
لعبتی عاشق و الحق که گلستانی بود
بهروز دارابی
|
نقدها و نظرات
|
درود بر شنا استاد عزیز جناب حکیم ادیب گرامی ممنونم از توجه شما پایدار و سرافراز باشید الهی 🙏🌹🌹🌹🦋 | |
|
درود بر شما استاد عزیز مهربانوی جان سرکار خانوم عجم ادیب گرامی بانوی واژه ها سپاسگزاری میکنم از حضور ارزشمند شما عزیز از نگاهتان ممنونم و به خودم میبالم سربلند و سرافراز به شعر زندگی بتابید و همواره بدرخشید 🙏🌹🌹🌹🦋 | |
|
درود بر شما استاد عزیز جناب اکرمی خسرو شعر ادیب گرامی سپاسگزاری میکنم از حضور خوبتون و همچنین توجه شما استاد بر شعر زندگی بدرخشید الهی 🙏🌹🌹🌹🦋 | |
|
سلام و درود ادیب گرامی مهربانوی جان سرکار خانم عباسی مزین فرمودید تشکر میکنم از حضور شما و نگاه ارزشمندتون به دل شعر زندگی بنشینید الهی و بدرخشید 🙏🌹🌹🌹🦋 | |
|
درودها ادیب گرامی شاعره ی بیتا سرکار خانم سمیعی سپاسگزاری میکنم از حضور خوبتون و حسن توجه شما زندگی بر مدار مهربانی برایتان در گردش شاد پیروز و سربلند باشید 🙏🌹🌹🌹🦋 | |
|
درودها استاد عزیز جناب انصاری رها جان شاعر گرامی سپاسگزارم از عنایت شما استاد به مهر خواندید سر بلند و پایدار باشید الهی استاد عزیز 🙏🌹🌹🌹🦋 | |
|
درود بر شما ادیب گرامی مهربانوی جان سرکار خانم گنجی به مهر خواندید سپاس از توجه شما و حضور خوبتون به دل خوش نقش شعر زندگی بتابید الهی 🙏🌹🌹🌹🦋 | |
|
درود بر شما استاد عزیز جناب حاجی پور ادیب گرامی راوی عشق ممنونم از توجه شما بزرگوار همچنین حضور پر افتخارتون بر قله های سعادت بدرخشید الهی 🙏🌹🌹🌹🦋 | |
|
درود بر شما ادیب گرامی جناب قنبر پور شاعر توانا مازیار جان مزین می فرمائید ممنونم از توجه شما و حضور خوبتون جناب قنبر پور دوست خوبم به مهر خواندید سرافراز و سلامت باشید و بر دل شعر زندگی بنشینید الهی 🙏🌹🌹🌹🦋
| |
|
درود بر شما ادیب گرامی مهربانوی جان سرکار خانم شایگان ممنونم از توجه شما و حضور خوبتون پایدار و سرافراز باشید الهی استاد عزیز 🙏🌹🌹🌹🦋 یکی در انزوای بغض می میرد یکی پر میزند تا انتهای خیس بارانی
یکی با خنده ای آرام می گیرد یکی جان میدهد در گریه پنهانی کدامین خسته میداند تب تنهایی ما را کدامین ناله بر هم زد شب رسوایی ما را
بهروز دارابی | |
|
درود ها استاد عزیز مهربانوی جان سرکار خانم حکیمی الهه ی احساس سپاسگزاری میکنم از حضور ارزشمند شما استاد عزیز به مهر خواندید ممنونم از حسن توجه شما ادیب گرامی 🙏🌹🌹🌹🦋 تقدیم شما استاد از آن سوی دردهای من ، از آن سوی این خانه ها یکی تار موی سپید طعنه میزد به دندانه ی شانه ها از آن سوی این خانه که نشسته به غم خروشیده باران عجب ، روی ویرانه ها از آن سوی ظلمت از آن سوی درد فقط آشنای تو بود بین بیگانه ها از آن رازقی هم که افتاده بود بر زمین فقط عطری از خاطره مانده بر پله ها صدای سکوت بود در غمی بی صدا شب و شبنمی میچکید روی افسانه ها وفا آن طرف تر نشسته به درد خیال می وزید روی انگیزه ها شادی اما که رخت بر بسته بود سالها خودش را کشید سوی من تا لب چاره ها خیالم به ناچار خیال می کشید هوای نیاز می پرید تا لب یک گناه گناهی به زیبایی این همه انتظار گناهی چو شب های من بی قرار زمان در گذر بود و شب ، انزوای شدید زمین می برید بند دام مرا صدایی شکست ، حال این کوچه را دلم می طپید پشت دیوار دلش بار ها دلم آن سوی این بام خدایینداشت همه تاریخ من آه بود و شب گریه ها فقط قاب عکسی نشان از تو داشت و گر نه هوای سفر رفته از کوچه ها صدای قدمهای کوچه نزدیک می شدند امید هم برید مثل بیداری از خواب ها کسی پشت در بود که هیچگاه نبود دلم را کشید تا لب شیب یک پرتگاه در خانه قفلی نداشت بعد از او دو چشمم نشست در قدمهای ماه
بهروز دارابی | |
|
دروددبر شما ادیب گرامی مهربانوی جان سرکار خانم زند آرامش شعر ممنونم از حضور خوبتون و همچنین توجه شما استاد بر آسمان سعادت بدرخشید الهی 🙏🌹🌹🌹🦋 تقدیم شما شب بارانیم سردم پر از اندوه پر از دردم چو میسوزی چه میسوزم پناه لطف دستان دعایت کو تو میدانی ز راه رفته هرگز برنمیگردم
بهروز دارابی | |
|
سلام و درود استاد عزیز جناب ناصری حضورتون گلبارون سپاسگزاری میکنم از حضور و توجه شما استاد عزیز در پناه یگانه هستی بخش جهان سربلند و سرافراز 🙏🌹🌹🌹🦋
تقدیم شما
به آیه های چشم تو که سرنوشت خسته ام شکسته ام به دست تو به بخت خود نشسته ام به حرف های چشم تو به سردی نبودنت نگاه آسمانی ات مرا نمی کشد شبی ولی به خاک می کشد شبی مرا به دست تو
بهروز دارابی | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
سرودهای زیبا