سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 16 دی 1403
    6 رجب 1446
      Sunday 5 Jan 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۱۶ دی

        ( مرغ حق ...! )

        شعری از

        افروز ابراهیمی

        از دفتر " ضامن آهو" نوع شعر نیمائی

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۹ شهريور ۱۴۰۲ ۰۲:۲۱ شماره ثبت ۱۲۳۳۳۵
          بازدید : ۲۱۰   |    نظرات : ۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر افروز ابراهیمی

        .....
        دل آشوبم !  دل  آشوبم  !
        نمی دانم  !
        نمی دانم !
        کدامین مرغ الحانی  نشست  بر   بام  تاریکم  ؟
        ولیکن  خوب می دانم
        به سان جغد  تنهایی 
        که می خواند نوای  تلخ  دلتنگی
        و در شب زنده داری ها
        شده همراه و همرازم
        دو چشمش تیز  می بیند
        تمام   حزن   و غم ها  را
        غزل ها واژه در واژه سرودم در سکوتی ژرف
        و او با صوت محزونش
        به آوازی ندا در داد
        که ای همسان و هم سایه 
        رفیق  درد  و  درمانم
        به سر کن شاخه ی افرا
        که بنشینم به بالینت 
        گشایم  بال  و  پرهایم
        و تو  پنهان شوی گاهی میان تنگ ِ   آغوشم....
        که تا یک  دَم  بیاسایم
        درون   ورطه  ی  رویا...
         
        دل آشوبم !  نمی دانم !
         
        چرا   اشکم  میان کاسه ی دیده  
        نمک زار  و ترک خورده  !
        بخشکیده  
        نمی بارد دگر ابری   
        کند سیراب  قلبم  را  ...
        بخوان  ای بوم شب بیدار
        مرا   آواز   تو   مَرهَم  
        به  هر    زخمی  که  هِی خوردم .....
        نشانی نیست  از  صحرا 
        و یا  آن جنگل زیبا 
        که در ظلمت و  مخموری
          فقط  با  مرغِ حق   گفتم
        طنین  صوت  محزون  را ...!
        بیا  گاهی به دیدارم 
        که دلتنگ  و 
        دل آشوبم  ! 
        نمی دانم   چرا  اینک  !
        پریشان و
        دل آشوبم !؟
         
         
        .............................................
        بداهه  _  افرا  _   آبادان
        بامداد  پنجشنبه    ۹  /   ۶  /  ۱۴۰۲
         
         
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2