سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        سقوط

        شعری از

        محمدرضا آزادبخت

        از دفتر گاو یک چشم نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲ مرداد ۱۴۰۲ ۰۷:۴۵ شماره ثبت ۱۲۲۱۸۳
          بازدید : ۱۰۱۸   |    نظرات : ۲۱۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        بالاتر از سقوط من،
        مرا در اخمهایت رها مکن
        مغرورانه در شگفت پرسیدن
        مرا به مرگ متعمدانه درباور،
        به دلخواه ،درلحن محال خود رها مکن
        زیبا هرچند تاثیر خوب یک فریبی
        گاهی برای بالا رفتن از یک پله
        در صدای من هیچ شباهتی متمایز مشو
        گاهی جهان بنای روی زمین من نیست
        گاهی سپیده دوباره در آتش تکان خورد
        دوباره صبح لبخند یادگار نهفته خودرا رو کرد
        چه جوابی می خواهد پیشنهاد ناگزیر من
        مخالف ومتفاوت احتمال وصف یک کلنجاری
        می لرزی وساکت همان دنیای مشکوک 
        درتقاضای نارسای یک احساسی
        صبر کن ،گاهی تصمیم دوباره تکرار می کند
        قاطع آیا می پسندی؟
        منتهای اش 
        چیزی دیگر پلک ها را بلرزاند 
        تحمیل تردید و اندیشه وحشت زده از خود مباش
        گاهی کمر بسته انتظار مجعول خواستنی
        دمادم سپیده فریاد می زند
        سپیده تازه به سرش می زند 
        نشسته روی زانو آویزانشود درنگاه من 
        دوباره در محوطه سقوط من 
        گاهی سپیده بالاتر رفت
        گاهی نگاه در شگفت ، کوتاهی ماند
        هرچند بالا تر سقوط نبود
        .،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،    
        سروده سال 1387از دفتر گاو یک چشم
        محمدرضا آزادبخت
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۰۹:۵۹
        درود استاد عزیز
        دلنشین و زیبا بود خندانک
        تکتم حسین زاده
        تکتم حسین زاده
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۱۳:۱۳
        🌼🌿🌼
        🌿🌼
        🌼
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۱۷:۵۹
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۲۱:۲۴
        درود استاد استکی ممنونم
        ارسال پاسخ
        شاهزاده خانوم
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۱۷:۴۲
        درود استاد خاص‌نویس خندانک
        کندوکاوی کردیم و به نتایج فرح‌بخشی رسیدیم.. خندانک
        خندانک خندانک
        برقرار باشید خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۱۸:۰۰
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۲۰:۵۶
        درود استاد بانو شاهزاده خانم سپاس
        کاش نتایج فرح بخشرا مینوشتی ما هم بهره مند وخوشحال می شدیم
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۱۸:۰۲
        خندانک
        درودبرشماجناب آزادبخت استادعزیز خندانک
        بسیارزیبابود خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۲۰:۵۴
        درود استاد بانو عجم ممنونم لطف وبزرگواری نمودید
        سپاس
        ارسال پاسخ
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۱۸:۰۲
        سلام استاد آزادبخت ارجمند

        سپیدی زیبا و فُرم‌گرا ولی چندمعنایی سرودید ؛

        به سبکی غنایی.

        مثل همیشه متواضع‌بیان و در تلفیق اپیزودهای روایی.

        ولی برخی کلمات مثل (گاهی) را زیاد از حد تکراری آوردید.

        - لحنِ کلام در نظرِ خودِ نگارنده یعنی شاعر ، تلطیفی است ؛

        ولی در تکرارِ افعالِ امری در طولِ سطورِ پرنقش و نگارَش ،

        گاه حالتی آمرانه پیداکرده ؛ اگرچه خواهشی است که این

        نوع گویشِ سهوی به اشتباهِ برداشتیِ خوانندگان ِ شعر ،

        منجر یا بدل خواهد شد و این روش از فصاحت و بلاغت

        کلام‌تان تا حدودی قابل توجّه کاسته است .


        سلامت و دلشاد باشید‌.

        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۲۰:۵۳
        درود استادبانو کوهواره سپاس ازاینکه آمدی
        ممنونم که خواندی وتحلیل کردی بازهم سپاس
        روی پیشنهادتان فکر میکنم
        سروده سال 87است دقت نکردم که چرا بنده از گاهی زیاد استفاده می کنم
        انگار بنده باگاهی بدنیا آمدم سپاس
        ارسال پاسخ
        علی نظری سرمازه
        علی نظری سرمازه
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۲۰:۵۶
        درود استاد
        ولی شعرات میگه
        با آگاهی به دنیا امدی خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        چهارشنبه ۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۷:۱۲
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        عباسعلی استکی(چشمه)
        چهارشنبه ۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۳:۰۹
        درود
        اِنَّ الْحُسین مِصباحُ الْهُدی وَ سَفینَهُ الْنِّجاة
        تاسوعای حسینی را تسلیت عرض می نمایم
        عزاداری ها قبول
        التماس دعا خندانک خندانک خندانک
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        چهارشنبه ۴ مرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۳۸
        درود استاد استکی ممنونم
        عزاداری اباعبدالله قبول حق
        ارسال پاسخ
        مجیدنیکی سبکبار
        چهارشنبه ۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۷:۵۶
        خندانک « رفتار شناسی شعر» خندانک
        موضوعی که در این مرحله از فعالیتم در سایت های شعر و به ویژه شعر ناب به ذهنم خطور کرد، مفهومی نظیر همین اصطلاح « رفتار شناسی شعر » یا « رفتار شناسی یک اثر ادبی » که خودم آن را ساخته ام می باشد. ادعایی بر علمی و متقن بودن آن نیست، ولی از منظر برخی آسیب شناسی ها از یک سو و توجه به جنبه های تابناک آثار از سوی دیگر می تواند کارساز باشد.
        « رفتار شناسی شعر » ناظر بر طیفی از مبتذلات و بیهوده سرایی های مشهود تا آن آثار ماندگار و جاویدان که از محدوده زمان و مکان و شرایط، بالاتر رفته اند و ممکن است در آینده نیز چنین اتفاقاتی بیافتد، می باشد.
        اگر هر اثر هنری را مانند یک طفل یا نوزاد به حساب بیاوریم، چهار دوره را برای بیان زندگی نامه اش می توانیم جداگانه مورد بررسی قرار بدهیم.
        که عبارتند از:
        1- مقتضیات و امکان سنجی های قبل از تولد
        2- دوران بعد از تولد، و رشد اولیه آن
        3- دوران توقف رشد به محض انتشار و گسترش و بعد از آن
        4- دوره ارزش یابی و قرار گرفتن در جایگاه اجتماعی و ادبی خود

        بدیهی است که در هر یک از دوران های پیش گفته، رجوعی به نوع و نژاد، والد و مرشد و سراینده آن، شرایط مناسب یا نا مناسب عرضه و مورد پذیرش قرار گرفتن آن، یا حتی قرار گرفتن در جرگه این یا آن نحله سیاسی و اجتماعی و عقیدتی، به ویژه از سوی مبلغین و منتقدین هنری و رسانه ها و غیره صورت خواهد گرفت.
        اما:
        آنچه ما از آن به عنوان « رفتار شناسی شعر» یا اثر ادبی و هنری یاد می کنیم، متوجه ذات، کنش و آن دسته از خصوصیاتی است که تعیین کننده بوده و دیر یا زود خودشان را از پس همه ظواهر و زرق و برق ها نشان می دهند.
        یک نکته دیگر این که هر اثری تا به مرحله نخست نرسیده است، در حد یک امکان و استعداد در رابطه متقابل سراینده و محیط اطراف، یا احساسات و انگیزش های درونی سراینده موجود می باشد، اما به محض آغاز تولد، سراینده را مسخر و مطیع خویش می سازد. نه بطور مطلق، اما می توان به صورت استعاری اینگونه تصور کرد. گرچه همه ما می دانیم که رابطه بین سراینده و سرایش دو جانبه و روندی پیچیده و روانشناختی است. اما برای ساده سازی و رسیدن به یک نتیجه ملموس ناگزیز از ارائۀ چنین فرضیه ای هستیم.
        مطلب را بدلیل این که بسیار گسترده و پر مصادیق می باشد با اجازه شما همین جا قطع می کنم و بقیه آن را به فرصت های بعدی واگذار می کنم. این نوشته را می توانیم اولین قسمت و مقدمه ای بر موضوع به حساب بیاوریم.
        هر وقت در محذور اخلاقی نوشتن در پای سروده ای قرار گرفتیم که نه می توانیم تأیید کنیم و نه قادریم بر علیه اش چیزی بنویسیم، بویژه زمانی که صاحب اثر شیفته عدد ( تعداد) مراجعین و نظردهندگان است، می توان از چنین گریز هایی استفاده کرد. این رفتار شناسی نه به یک سروده و یک شاعر، که به همه ما و کیفیت کاری که انجام می دهیم مربوط است.
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        با سلام و درود فراوان خدمت
        جناب محمدرضا آزادبخت
        همه دوستان و بزرگواران حاضر در صفحه و صحن عمومی « شعرناب»
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        چهارشنبه ۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۸:۰۲
        سلام و درود جناب سبکبار بزرگپار
        چقدر نقدتان جالب بود.
        فکر کنم دو سه بار دیگر بخوانم تا ملکه ی ذهنم سود.
        واقعا همینطورست که فرمودید خندانک
        بی صبرانه منتظر ادامه این مطلب هستم
        در پناه خداوند فتاح باشید خندانک
        ارسال پاسخ
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        چهارشنبه ۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۸:۱۲
        درود استاد سبکار ممنونم از زحمتی که کشیدید
        بله بنده طرفدار آمار وارقام هستم وخواهم بود رفتار شناسی درشعر را زیاد متوجه نشدم
        اما زک چیز راخوب می دانم کسانی که بنده پای شعرشان می روم ویا پای شعرم می آیند وپی در پی کامنت پر میکند ربطی به آمار وارقام ندارد پی در پی شعر مرا تایید میکنند ویا من شعر آنها را شاید جزیی از بالا رفتن آمارها باشد اما کل آن نیست
        بازهم سپاس از وقتی که گذاشتید ممنونم
        ارسال پاسخ
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        چهارشنبه ۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۸:۲۰
        درود جناب سبکبار استاد بزرگوار خندانک
        از صراحت کلام شما لذت می‌برم.. خندانک خندانک
        خیلی باحال بود.. خندانک خندانک مچکریم.. خندانک خندانک
        برقرار باشید خندانک
        ارسال پاسخ
        جواد کاظمی نیک
        جواد کاظمی نیک
        چهارشنبه ۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۹:۵۸
        درودبرشما استاد عزیزم مجید جان عزیزم بسیار مفید واموزنده بود احسنت برشما خداقوت عزیزدلم قلمتان همیشه سبز ونویسا باشدعزیزدل 💐💐🌹🌹🌹🌹🌹🌹💐💐
        ❤️❤️❤️❤️🪷🪷🪷🪷🪷
        🌹🌹🌹🌹🌹💐💐💐
        🪻🪻🪻🌼🌼🌼🌸
        🌺🌺🌺🌺🌺🌷
        🍀☘️🌱🌹💐
        🌿🌿🌿🍁
        🪴🪴🪴
        🏵🏵
        💟
        ارسال پاسخ
        علی نظری سرمازه
        علی نظری سرمازه
        چهارشنبه ۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۹:۵۹
        سپاس بیکران جناب سبکبار
        خندانک خندانک
        خندانک
        همچنان می آموزیم خندانک
        ارسال پاسخ
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        پنجشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۲ ۰۱:۴۰
        سلام وعرض ذحترام جناب سبکبار
        ازتون بابت این نقد که البته هیچی ارتباطی باشعر فکر کنم نداشت ولی مطالب خوبی بود ازتون تشکر میکنم
        اما نقدی که برنقدتون وارد میدونم این هست که هیچ ورودی حتی در سطری جز اون مورد انتها نداشتید مطلب کلی وخوبی بود مجدد قدر دانم ، ولی همین اشاره اخرتون نسب به امار واین داستانها زه نظر نیار به مطرحش نبود انهم در پنجره سبز
        و می فرماید این نقد مقدمه ای هست و ادامه خواهد داشت
        و به نظرم رفتار شناسی در شعر من یه سرچ ساده هم محض اطمینان کردم چیز جدید ونوعی نیست
        و اما در مورد شعر جناب ازاد بخت البته یه سری کارشون بشدت خوبند و یه سری معمولی ضعیف هم داره مثل همه شعرا خوب وبد در دوره هایی داشته و دارند
        زبان و نحوه بیان خاص و شدید دشوار ایشان مزید بر این خوب اکثریت ذرتباط درستی بار کارات نگیرند البته این فقط عقیده من
        برا نمونه ادامه ...دارد

        ارسال پاسخ
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        پنجشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۲ ۰۱:۵۸
        مغرورانه در شگفت پرسیدن )؟!

        گاهی برای بالا رفتن از یک پله
        در صدای من هیچ شباهتی متمایز مشو
        ( البته میشه یه تصوراتی داشت اما مشکل )
        قاطع آیا می پسندی؟
        منتهای اش ... باید مفعولش قید میشد حتی اگه برا من مخاطب مشخص باشه
        و تقربیا کلیت شعر به همین منوال شاید عجله می کنم شاید متوجه نمیشم خوب شکست نرم وعادت و نحو زبان بشرط زیبا آفرینی
        و گرنه تنها لطمه هست به شعر
        به نظرم ابهام یا فریب بقول جناب آزاد بخت خیلی خوب
        اینکه مخاطب را از عادت رها کنی بقدولی سورپریزش کنی اما ابهام بیش از حد واقعا مفهوم و معنا و کل محتوا را نابود می کنه
        و شعر هیچ کمک و کدی نمی ده مخاطب متوجه بشه اتمسفر شعر و نحوه بیانش چی
        شعر خوب و دشوار با خوانش چندم نهایت سوم بدلیل یه انسجام و ارتباط خوب تمام گره ها و ارتباط ها کشف می کنی و از خوندن شعر لذت میزی من اسم نمی برم اما همین شعرای جوانتر مثل خانم کرد بچه سارا ارهالی یا مرحوم بروسان رسول یونان و قدیمی تر حافظ موسوی شمس لنگرودی با همه سادگی که در اکثریت شعر هاشون هست عالی اند بقولی ساده نویسی در کارشون عالی و دلیل جذب مخاطب البته حضور ذهن نداشتم خیلی را که واقعا کارشون خوب یادم رفت
        یا سبک نوشتاری موج نوییها مثل هوشنگ چالنگی یا بهرام اردبیلی جناب بیژن الهی و ...این دسته تجربه خودم عرض می کنم حتی شعری بوده متوجه نشدم ولی هربار که خوندم بی نهایت لذت بردم
        یا دهه هفتادی ها مثل اکبری زرین کوب مهرداد فلاح شعرش هیج کدام از اینها مثل شعر شما ...
        در ادامه چند نمونه کاار از این بزرگ واران با اجازه میزارم دوستان ببینند و کمک کنند ایرادات من هم حل بشه خندانک
        ارسال پاسخ
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        پنجشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۲ ۰۲:۰۲
        ذوذنبي بر خاک



        همسرم!

        اين دعا و قسم را که سخت ناخواناست

        به گردن اسبي بياويز

        که بر اجساد سربازان و ما خواهد گذشت.

        اسبي به هيأت انسان

        به هيبت بهمني در سهند.



        ارديبهشت است

        قتال­ ترين ماه منظومه­ ي شمسي



        فروبند درها را اي بيوه­ ي سي­ ساله

        اسب نبي در قريبان

        شيهه مي­ کشد ور بي مرکوب،

        در کمند سواره نظام است.



        شام،

        ديگران را فطير و کلم بده

        براي بهرام

        پونه بجوشان.



        ماه درشت خوب

        دري که به لطف باد ـ باز و بسته مي­ شود.

        الامان اي جوخه

        ماشه را نچکان

        هنوز اندکي شب است ...



        برنوي روسي

        سکوت قريبان را نشانه مي­ گيرد

        و نبي در ذهن شاعر

        نشسته بر باد و بر ارس مي­ تازد


        از بهرام اردبیلی
        ارسال پاسخ
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        پنجشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۲ ۰۲:۰۷
        اگر بهاری هست؛ بگویيد

        که اين دست؛ طفلی بازيگوش ست

        شتاب دارد


        بهار را می گسترانی و نمی‌دانی

        که اين بی حوصله جز پريشان کردن نمی‌داند


        چگونه از باد و باران می‌آمد

        و بر گرمی اجاق جای می‌گشاد

        دستی که ترکه های به ناحق خورده بود !


        از چالنگی عزیز یه بخش کوتاهی بقدری زیباست من در پی منظور شاغر نمیروم !
        مجیدنیکی سبکبار
        مجیدنیکی سبکبار
        پنجشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۲ ۰۳:۳۷
        با سلام و درود،
        و تشکر از حضور تمامی دوستانی که پای نوشته های ناقابل بنده درنگی فرموده و مطلبی نوشتند، ذکر دو نکته را ضروری می دانم:
        نخست این که بی پاسخ گذاشتن آن ها را از طرف اینجانب حمل بر بی ادبی نفرمایند، که عمدا و بخاطر رعایت شأن مهمان بودن خودم و این که زیاد مجاز نیستم که ارتباط شخصی در صفحه جناب محمدرضا آزادبخت بر قرار کنم بوده است و لذا مجددا هم از ایشان و هم از آقای محمدرضا آزادبخت هم عذرخواهی و هم تشکر و قدر دانی می کنم.
        دوم از جناب مهدی حسنلوی خوش اخلاق و سپید قلم بخاطر خبر خوبی که برای نو نبودن « رفتار شناسی شعر» رساندند، سپاسگزارم و اعلام می کنم که حق با ایشان است و چنین اصطلاحی قبلا مورد استفاده بوده است و من نمی دانستم. اما با مطالعه اندک و مقدماتی که هم اکنون انجام دادم دیدم که این یک تشابه اسمی و لغوی ساده است و موضوعی که ما در باره آن صحبت می کنیم متفاوت است. گرچه آن موضوع هم جالب توجه بود و بنده آن را برای قسمت های بعدی مطالب خودم خواهم خواند.
        تفاوت عمده ای که بین محتوای آن رفتار شناسی ادبی و شعری و « رفتار شناسی شعر» بنده وجود دارد این است:
        آن ها در این رفتار شناسی بیشتر رفتار زبانی و ادبی خود شاعر را مورد بررسی قرار می دهند و شاید تعبیر به نوعی مباحث اخلاقی در میان شاعران بشود.
        اما موضوعی که ذهن مرا بخودش در گیر کرده بود، و قبلا نیز گفتم که هیچ ادعای علمی یا متقن بودن در آن نیست نوعی بحث فلسفی و روانشناختی خواهد بود با این زاویه دید که اصولا شعر و اثر ادبی را از سازنده و خالق آن اثر دارای یک استقلال و کنش و عملکرد و حتی صفات و خصوصیات بنیادی مستقل و متمایز می داند، که اگر عمری باشد و فرصت مناسبی فراهم شود ارائه خواهد شد و دقیقا بر اساس همان مراحل چهار گانه ای که در بالا گفته شد، بیان خواهد گردید.
        در مورد ورود به شعر اصولا چنین قصدی در بین نبوده و شاید انگیزه ظهور این نقد در این صفحه این بوده که خود شعر با بر انگیختن شاعرش و با اصرار و ابرام مرا به این صفحه کشانید. که اتفاقا موضوع این نقد سبز برای شما عزیزانی که به چند لایه صحبت کردن عشق می ورزید در لایه خاصی که از همان ابتدا پیدا بود به این شعر و همه شعر ها مربوط است، و تمایل ذاتی و درونی و در حقیقت علت وجودی آن را نشان می دهد. یعنی چنین سروده ای نمی توانست رفتاری بجز این را داشته باشد. توجه کنید خود سروده و نه شاعر آن که خودش تسخیر شده نوشته خویش است. مانند بلا تشبیه مادری که بدنبال فرزند خویش و تأمین خواسته های او باشد.
        خوشحالم از حساسیتی که بموقع و با قدرت نشان دادید و باید بگویم که بنده عاشق چنین برخورد ها و مباحثاتی هستم.
        حتی بود عزیزی که به من تلفن زد و گفت فلانی می خواهم تو را بخاطر این نقدت بکوبم، گفتم بسم الله.
        گفت نه صلاح نمی دانم آنوقت سوء تفاهم می شود. گفتم بشود هر چه التماس کردم که متن نقدش را در اختیار من قرار بدهد که همین جا منتشر کنم نپذیرفت. اما موضوع آن را به من گفت و با لحن شدیدی هم گفت که تو اگر خیلی نقاد هستی برو اول فکری برای سروده های خودت بکن، که من اصلا تو را از بیخ و بن شاعر نمی دانم و یک نوع ضدیتی با شعر سپید داری و این که تئوری ات من در آوری و هذیان گویی است. شعرهای سبک کهن تو هم چنگی به دل نمی زند که هیچ آنقدر خشک و بی روح است که نگو . . .
        بدون این که بخواهم توجیه در برابر نقد شما و یا آن عزیز بیاورم ، باید عرض کنم که متاسفانه قیچی دو لبه ای همواره در برابر هر فکر و ایده جدید و نو وجود دارد که یک لبه می گوید که این حرف از قبل هم بوده و زیاد هم نو نبود و لبه دیگر اعلام می کند که این چه حرف مزخرفی است که زدی همه اش من در آوردی و به درد نخور است. همه جا هست، اما متاسفانه در ایران ما زیاد تر است. اما اگر آنور اقیانوس ها یکی حتی به غلط هم عطسه کند آن را به عنوان وحی منزل تلقی کرده و پایه رفتار و کردار و کار هنری خودمان قرار می دهیم.
        این ها را عرض کردم بدانید که چنین نظری هم وجود داشت و من خوشحال شدم که شنیدم و آن را صادقانه برای شما تعریف کردم. امیدوارم در قسمت های بعدی بیشتر در این خصوص ازنظرات شما و سایر دوستان استفاده کنیم.
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مهدي حسنلو
        مهدي حسنلو
        پنجشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۲ ۰۴:۴۸
        حامی ی دور بوده ام از نورْ حالتی

        قدرتی داشته ام آری

        چون مردگان که قادرند ولی نه جز به لطافتی

        حامیند اگر پا سرْشان نه جز چو علف بُگْذاری


        راه از میانِ علف گرفته ام

        که راه پوش و راه افزاست :

        راه های فراوانِ رفته ام

        که بُرده ام به جا و نبرده هیچ جا


        اما عزیز من سلْما

        می خواستم کجا رسید

        کنار این همه هرزابها

        که سفر می کنند و برق می زنند

        که برق می زنند و در قلبِ علفها و ناپدید ...


        مرا دفنِ سراشیبها کنید که تنها

        نَمی از بارانها به من رسد اما

        سیلابه اش از سر گُذَر کند


        مثل عمری که داشتم .
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        پنجشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۲ ۰۹:۵۸
        درود استاد سبکبار استاد ارجمند منتظر نقد دومتان هستم بی صبرانه هر آنچه را مخالف میلم بود پذیرفتم ونیز خواهم پذیرفت
        وجناب حسنلو عزیز آنجا که می فرمایید اصلاحیه زدم
        منتهای اشک درست است در کامنتم زدم
        که ...ک... اشک جا مانده
        بهر حال از تحلیل تان وشعرهای عالی که آوردی ممنونم
        آری بانو کرد بچه شاعر مطرح در جشنواره پارسال فیض زیارتشان بودیم سپاس از تمام برادری تان
        لذا از برادران سپید سرا تقاضامندم شعر مرا بخوانند
        خدا را شاهد می گیرم بالای سی باراین شعر چکش خورده ومورد تایید اساتید مطرح نیز بوده است
        جناب علامیان جناب بدری چرادر مورد این نقد سکوت می کنید
        اگر آمار وارقام بنده بالاست مگر این نبود آقا سید جلیل المقام استاد گرامی جناب ملحق فرمودند مردم دار باشید
        خوب بنده به صفحات شاعران می روم وحمایت می کنم آنها نیز مرا حمایت می کند واین نشانه مردم داری نیست
        آنکسی که شعرش اول تا دهم جز پر نشاط ترین شاعران است
        مگر پر نشاط بودن جز مردم داری نیست
        چرا شماهایی که از اول تا دهم هستید چیزی نمی گویید ومن هیچ وقت عاجز نیستم که جواب ندهم فقط به حرمت آقا سید جلیل المقام سکوت می کنم ولب از لب چیزی نمی گویم
        بنده خجالت می کشم وقتی بجای شعرم که هر واژه ای از آنرا در زر گرفتم
        چیزی دیگر بیان می کنند سپاس از دوستان ومهمانان این
        صفحه
        ارسال پاسخ
        مجیدنیکی سبکبار
        مجیدنیکی سبکبار
        پنجشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۲ ۱۶:۳۶
        با سلام و درود
        خدمت آقای محمد رضا آزادبخت و نابیان عزیز.
        همانطوری که قبلا بیان نمودم عزیزی ( آقای سید محمد لاهیجی ) نقد تندی را بطور شفاهی برایم گفته بود که امروز متن تعدیل شدۀ آن را ارسال نمودند. برای حفظ امانت عین مطلب را در میان می گذارم. با این توضیح که بنده اصلا در صدد نقد شعر آقای جوانبخت نبودم و دلیلم هم این بود که آن را نمی فهمیدم و نقد سبز را از پی اصرار ایشان به عنوان یک مطلب و موضوع عمومی نوشتم، که شامل حال همه ما می شود. همین. حالا هم اگر نقد و کامنتی پایش نخورده بود براحتی می توانستم آن را حذف کنم. اما ادب حکم می کند که سرجایش باشد تا کامنت ها و نظرات داده شده پای آن بلاموضوع نشوند:
        «
        سلام و درود
        پتانوم یا پانتومیم‌نویسی سبکی از شعرست که در سال ۱۸۸۳ میلادی دکتر zinrebatar (دو رگه‌ی، پدر انگلیسی و مادر مکزیکی و ساکن مکزیک) برای اوّل بار به‌عنوان سبکی بر گرفته از اِلمانِ حرکهٔ پانتومیم نه روند نمایشی پانتومیم واردِ جریان‌های شعری مکزیک و سپس به وطنِ جهان‌شمولِ ادبیات عرضه کرد!
        در پتانوم آنچه والدست بی تریبون، صحنِ نوشتار در بی صحنگی، فونتِ نگاهِ والدِ اثر از رنگِ سیاهِ متمایل به طیفِ خاکستری، بنایِ حرف در لایه‌مندی، واسطِ دریافتِ مخاطب ریکاوری پرتره‌ها و رپرتاژهایِ بسته و بی بسته و... است!
        اگرچه در نوعِ بیانِ نوشتار باید نبایدهایِ سلیقگی حقیر با جنابِ آزادبخت بسیار توفیر و حتّی به‌گمانِ حقیر دور دست است امّا اثر را بایسته و شایسته بود و هست که بی سلیقه خود خوانش می‌کردم و چنین نیز ادایِ وظیفهٔ دلی کردم!
        حال یک یا چند سؤال بی جغرافیایِ مرض و سرزمینِ غرض
        آیا برای نقد، تنها اراده نقد کردن کافی‌ست، یا برایِ پای بر پلکانِ اوّل نقد گذاشتن آگاهی و نقد لازم و ملزوم یکدیگرند و عینیّت و حقیقتی در یک پیکر!
        آیا غیرازاین است که چون نقاد سنتی به‌سراغِ غزل و قصیده و مثنوی و مفردات و دیگر منشقاتش می‌رود باید با مترِ عروض به خوبی آشنا باشد، سبک‌ها را بشناسد، آگاه به بدیهیاتی مانندِ اصولِ قافیه، حشو، اوزانِ همتراز و صنایع و بدایع و چه و چه و چه باشد!
        پس چگونه است که وقتی فردی به سمتِ نقدِ سپید و منازل مشتق از آن می‌رود بدونِ دانایی از مرامناگی سپید و مبانی‌اش تا آب را گل آلود می‌بیند هرچه دل تنگش می‌خواهد می‌گوید و آب از آب تکان نمی‌خورد؟
        آیا آقا یا خانمی که بر سپید نقد می‌نویسد از سبک‌ها، مکاتب، جریانات فراوجهی سپید و... به اندازه ارزنی آگاه‌ست یا تنها اکتفا می‌کند به هیچ‌چیز گفتی و نامش را نقد می‌گذارد؟
        می‌شود حداقل به خودش پاسخ این سؤال را بدهد که وقتی سبک مثلاً شعر آقای آزادبخت را ندانسته و مفادِ آن سبک را نمی‌داند چگونه دست به نقد زده و خود را نقاد می‌داند و می‌خواند!
        می‌شود حداقل پاسخِ خودش را بدهد و به خودش بگوید: اساساً چرا به چیزی که از آن آگاهی ندارد ورود می‌کند و از این ورودِ ناآگاهانه به چه مقصدِ ناممکنی می‌خواهد برسد و چه دستآوردی برایش دارد؟
        دوستِ من
        عزیزِ من
        اوّل بخوان، مطالعه کن بعد اگر هدفت مشفقانه است عالمانه به نقد بپرداز فقط همین!
        حرف و نکته آخر
        جناب سبکبار جای شما بودم به شعر خود می‌رسیدم که خود به اصلاحِ اشعار سنتی‌تان نیازمندترید تا ورود به نقد شعر سپید!
        موفق باشید
        سیدمحمدرضالاهیجی
        ساکوتی.هند
        . . . »
        موفق و مؤید باشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        پنجشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۲ ۱۷:۱۳
        درود استاد سبکبار ایشان مورد غضب ومغضوب آقا سید والا مقام استاد احمدی زاده هستند پیش وپای ورودشما کاربری شان مسدود شد چند روز که در سایت شعر ناب بودند همیشه با من کلنجار می رفت نمی دانم الان چرا اینجور سخن می گوید بهر حال من ایشان را بدرستی نمی شناسم
        من منتظر نقد دومتان هستم
        مجیدنیکی سبکبار
        مجیدنیکی سبکبار
        پنجشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۲ ۱۸:۱۴
        با سلام و درودی مجدد، اعلام می کنم که من این شعر را گواهی بر درستی نظرم در مورد « رفتار شناسی شعر» بر خواهم گزید به استناد شهودی که ناگهان به من دست داد در مورد پنج خط اول آن و مرا تشویق خواهد کرد که ادامه بدهم.
        این سروده چیزی داشت که احتمالا بخاطر همین اینقدر مصرّ بود و بالاخره حرفش را به کرسی نشاند.
        نشانه دیگری هم از رفتار این سروده می توانم نقل کنم که خیلی مؤثّر و تأثیر گذار است اگر آقای محمدرضا جوانبخت اجازه بدهد از صفحه خودم « سرور آزادگان » نقل خواهم کرد که بسیار شایان توجه است.
        پنج خط اول چه می گوید. فارغ از این که خود شاعر در نظر داشت یانه، دیگران به آن پرداختند و اصولا توجه کردند یا نه.
        کلیدی که بیش از همه و برجسته تر از همه خودنمایی می کنداین عبارت است:
        « . . . رهایم مکن »
        هر چیزی که به مدار این رهایم مکن بیاویزد معنی را تکمیل خواهد کرد و ندای دوست داشتنی سروده را.
        نگاه کنید:
        « . . .
        بالاتر از سقوط من،
        مرا در اخمهایت رها مکن
        مغرورانه در شگفت پرسیدن
        مرا به مرگ متعمدانه درباور،
        به دلخواه ،درلحن محال خود رها مکن
        . . . »
        واژۀ سقوط در این جا هیچ معنای دور از ذهن و آنچنانی ندارد، بلکه به همان معنای استعاری سقوط است در بیان عامه یعنی شکست، ناکامی، افتادن از برخورداری و خوشبختی. اما وقتی در کنار بالاتر « فریب کار » می نشیند به رنگ دیگری در می آید که نیست. سقوط همان سقوط است یعنی شکست و ناکامی.
        وقتی می گوید « بالاتر از سقوط من » « مرا در اخمهایت رها مکن » جمله و خواسته دلربایانه ای را به میان می نهد که مهم نیست که من سقوط کنم یانه. بالاتر از آنچه که درد سقوط من محسوب می شود درد اینست که بر من اخم کنی و رو برگردانی. این را فقط عاشقان می فهمند و بس.
        در سه خط بعدی نسخه دومی از همین احساس ارائه می دهد و از بینایی به شنوایی می رسد. آدم که همیشه از دلبر دلبری نمی بیند با صدا و صوت او نیز سر و کار دارد. اینجا برگردان دیدن به شنیدن یا بینایی به شنوایی است:
        با این مضمون که مهم نیست که با سئوالات عجیب و غریب مرا مؤاخذه کنید یا در عرضه باور مندی و اعتماد سازی مرا ساقط کنی ( دوباره نوع دیگری از سقوط است یعنی بی اعتبار کردن کسی ) اما در خواستم از تو اینست که لحن خودت را عوض نکنی. و این خود شاهکار است. اگر همه این سروده همین پنج خط بود من دست هایم را به علامت تسلیم بالا می بردم، گرچه ممکن است اشکالات فصاحتی و بلاغتی داشته باشد که قابل ویرایش است. من از عشق بازی « رفتار شناسی شعر» با این سروده لذت می برم. اگر نبود که قبلا تقدیم شده باشد « رفتار شناسی شعر » را به پایش می ریختم.
        حالا اگر آقای جوانبخت رخصت بدهد آن نقل قول را خواهم آورد که جنبه خانوادگی دارد و ممکن است خودش یا عزیزانش راضی به این نقل قول نباشند، اما گواه دیگریست از « رفتار شناسی شعر».
        موفق و مؤید باشید. این هم نقد دوم من که از دل جوشید و بر کاغذ نشست.
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        پنجشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۲ ۲۱:۳۳
        درود از وقت وزحمتی که کشید ید بهرحال باید بارقه امید را دوباره پیش خود آورد سپاس استاد ممنونم
        عباس ترکاشوند
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۰۶:۵۹
        سلام جناب آزاد بخت
        خندانک خندانک
        تکتم حسین زاده
        تکتم حسین زاده
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۱۳:۱۲
        🌼🌿🌼
        🌿🌼
        🌼
        ارسال پاسخ
        جواد کاظمی نیک
        جواد کاظمی نیک
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۱۶:۰۰
        🌺🌺🌺🌺
        🌼🌼🌼
        🏵🏵
        💐🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻
        💙💙💙💙💙💙💙💙
        🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵
        💐💐💐💐💐💐
        🌼🌼🌼🌼
        💟💟💟
        ❤️❤️
        ❤️
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۱۷:۵۸
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمدرضا آزادبخت
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۰۷:۱۵
        درود جناب ترکاشوند ممتونم
        تکتم حسین زاده
        تکتم حسین زاده
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۱۳:۱۲
        🌼🌿🌼
        🌿🌼
        🌼
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۱۷:۵۸
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمدرضا آزادبخت
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۰۷:۱۵
        اصلاحیه
        منتهای اشک صحیح است
        محمد اکرمی (خسرو)
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۰۸:۳۱
        درود جناب آزادبخت
        منتهای شادی و خنده رو براتون آرزومندم
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۰۹:۲۵
        درود جناب اکرمی ممنونم
        ارسال پاسخ
        تکتم حسین زاده
        تکتم حسین زاده
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۱۳:۱۲
        🌼🌿🌼
        🌿🌼
        🌼
        ارسال پاسخ
        جواد کاظمی نیک
        جواد کاظمی نیک
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۱۶:۰۰
        🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻
        💙💙💙💙💙💙💙💙
        🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵
        💐💐💐💐💐💐
        🌼🌼🌼🌼
        💟💟💟
        ❤️❤️
        ❤️
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۱۷:۵۸
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        علی نظری سرمازه
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۰۸:۵۰
        درود استاد
        بالاتر از سقوط من
        مرا در اخمهایت رها مکن
        خندانک خندانک
        خندانک
        فکر کنم این تیکه رو فهمیدم
        یعنی
        از چشت که بیفتم بهتره تا در اخمت رهام کنی خندانک
        فعلاً که عاشقانه است خندانک
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۰۹:۲۹
        درود استادنظری شما لطف دارید
        منتظر تحلیل تان هستم
        ارسال پاسخ
        تکتم حسین زاده
        تکتم حسین زاده
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۱۳:۱۳
        🌼🌿🌼
        🌿🌼
        🌼
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۱۷:۵۸
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        علیرضا حاجی پوری باسمنج راوی عشق
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۰۹:۱۲
        درود بر شما استاد آزاد بخت گرامی 🌺💐💐
        گاهی سپیده دوباره در آتش تکان خورد
        دوباره صبح لبخند یادگار نهفته خودرا رو کرد
        واقعا زیبا سرودید لذت بردم خندانک خندانک خندانک
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۰۹:۳۰
        درود استاد حاجی پور ممنونم
        سپاس از تعاریف والطافتان
        ارسال پاسخ
        تکتم حسین زاده
        تکتم حسین زاده
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۱۳:۱۳
        🌼🌿🌼
        🌿🌼
        🌼
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۱۷:۵۸
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۲۱:۲۵
        درود استاد بانو عجم ممنون از گل آرایی درصفحه
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۲۱:۲۷
        درود بانو استاد تکتم ‌حسین زاده ممنونم از گل آرایی در صفحه
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۰۹:۱۹
        درود جناب آزادبخت دانشمند خندانک
        چه پرده های خیال انگیز و شورآفرینی خلق کردید. خندانک
        با جاری شعرتان همراهی جذابی داشتم. خندانک
        به مهر یزدان بمانید با قلمی درخشان خندانک خندانک خندانک خندانک
        تکتم حسین زاده
        تکتم حسین زاده
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۱۳:۱۳
        🌼🌿🌼
        🌿🌼
        🌼
        ارسال پاسخ
        جواد کاظمی نیک
        جواد کاظمی نیک
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۱۶:۰۰
        ۰🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻
        💙💙💙💙💙💙💙💙
        🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵
        💐💐💐💐💐💐
        🌼🌼🌼🌼
        💟💟💟
        ❤️❤️
        ❤️
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۱۷:۵۹
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمدرضا آزادبخت
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۰۹:۳۱
        درود جناب آرمان اندیشمند
        ادیب حاذق وماهر ممنونم
        نرگس زند (آرامش)
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۱۰:۳۳
        درود وعرض ارادت خدمت استاد ازادبخت گرامی خندانک
        بسیار زیبا ولطیف بود خندانک خندانک
        گاهی جهان بنای روی زمین من نیست
        گاهی سپیده دوباره در آتش تکان خورد
        دوباره صبح لبخند یادگار نهفته خودرا رو کرد خندانک خندانک خندانک
        درپناه حق بر قرار باشید خندانک
        تکتم حسین زاده
        تکتم حسین زاده
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۱۳:۱۳
        🌼🌿🌼
        🌿🌼
        🌼
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۱۷:۵۹
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۲۱:۲۳
        درود بانو زند ادیب گرامی ممنونم
        ارسال پاسخ
        علی نظری سرمازه
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۱۰:۴۹
        بالاتر از سقوط من
        اشاره ای دارد
        به مبحث ماه و پلنگ
        یعنی خیال چنگ زدنم به تو
        سقوطم را حتمی میکند
        چون تو فراتر از صعود منی خندانک
        به قولی
        جای دل ، دیده نگیرد گرچه او بالاتر است خندانک
        تکتم حسین زاده
        تکتم حسین زاده
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۱۳:۱۳
        🌼🌿🌼
        🌿🌼
        🌼
        ارسال پاسخ
        جواد کاظمی نیک
        جواد کاظمی نیک
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۱۶:۰۰
        🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻
        💙💙💙💙💙💙💙💙
        🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵
        💐💐💐💐💐💐
        🌼🌼🌼🌼
        💟💟💟
        ❤️❤️
        ❤️
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۱۷:۵۹
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۲۱:۲۲
        درود استاد نظری ممنونم سپاس از تمام برداشتهایتان
        پاینده وموفق باشید
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۱۱:۵۰
        باعرض سلام
        زیبا سرودی بود
        هزاران درود
        استاد گرامی
        خندانک خندانک خندانک
        تکتم حسین زاده
        تکتم حسین زاده
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۱۳:۱۳
        🌼🌿🌼
        🌿🌼
        🌼
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۱۷:۵۹
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۲۱:۲۰
        درود استادانصاری دزفولی ممنونم
        ارسال پاسخ
        فیروزه سمیعی
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۲۸
        درودتان باد جناب استاد آزاد بخت ادیب گرانقدر 🌞
        سپید زیبایی سروده اید در مورد جدایی و فراق
        زنده باد 👏👏👏👏

        یک سوال ؟!
        رابطه روانشناسی پله و صدای من چیست ؟!
        درک نکردم عذر تقصیر 🍂

        «گاهی برای بالا رفتن از یک پله
        در صدای من هیچ شباهتی متمایز مشو»
        و...

        دمادم سپیده فریاد می زند
        سپیده تازه به سرش می زند

        🍂چرا سپیده اول فریاد می زند؟!
        بعد به سرش می زند؟!
        از بعد روانشناسی چه جایگاهی دارد؟!
        درک نکردم عذر تقصیر

        نویسا مانید وسبز وسرفراز
        🌹🌹🌹🌹🌹
        تکتم حسین زاده
        تکتم حسین زاده
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۱۳:۱۳
        🌼🌿🌼
        🌿🌼
        🌼
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۱۷:۵۹
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        چهارشنبه ۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۳:۳۹
        درود بانو سمیعی ممنونم
        چند خط در مورد سوالات شما بانوی گرامی کافی نیست
        در آینده مفصل شرح آن را خواهم نوشت
        سپاس
        ارسال پاسخ
        رحیم فخوری
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۵۲
        درودها استاد آزاد بخت عزیز
        زوایای پنهان یا همان ایهامات نهفته در شعرتان جاذبه لازم را دارد که تا سطر آخر رفت و باز دوباره برگشت به نقطه سر سطر اول و اینبار آنرا کاوید خندانک
        دستمریزاد دوست نازنین خندانک خندانک
        تکتم حسین زاده
        تکتم حسین زاده
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۱۳:۱۳
        🌼🌿🌼
        🌿🌼
        🌼
        ارسال پاسخ
        جواد کاظمی نیک
        جواد کاظمی نیک
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۱۶:۰۰
        🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻
        💙💙💙💙💙💙💙💙
        🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵
        💐💐💐💐💐💐
        🌼🌼🌼🌼
        💟💟💟
        ❤️❤️
        ❤️
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۱۷:۵۹
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۲۱:۱۵
        درود استاد فخوری پدر گرامی ممنونم
        کاش نظرتان را در مورد شعر می دانستم
        ارسال پاسخ
        رحیم فخوری
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۵۵
        تقدیم با احترام خدمتاستاد آزاد بخت عزیز
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۱۷:۵۹
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۲۱:۱۳
        درود ممنونم استاد
        ارسال پاسخ
        محسن ابراهیمی اصل (غریب)
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۵۷
        درود جناب آزادبخت خندانک
        شعر فکر کنم برای پایان نوجوانی واول جوانیتان باشد
        شعر زیبا و استخوان داریست خندانک احسنت بزرگوار خندانک
        می آموزیم در صفحه پربارتان🙏🙏🙏
        تکتم حسین زاده
        تکتم حسین زاده
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۱۳:۱۳
        🌼🌿🌼
        🌿🌼
        🌼
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۱۷:۵۹
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۲۱:۱۳
        درود استاد ابراهیمی ممنونم از مهربانیتان
        ارسال پاسخ
        علی نظری سرمازه
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۵۸
        استاد سلام
        فعلاً
        عقلم تا همین جا بیشتر قد نداد خندانک
        تا بعد...
        تکتم حسین زاده
        تکتم حسین زاده
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۱۳:۱۴
        🌼🌿🌼
        🌿🌼
        🌼
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۱۷:۵۹
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۲۱:۱۱
        درود استاد نظری ممنون از تمام خوبی ومهربانیاتان
        ارسال پاسخ
        مسعود مدهوش( یامور)
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۱۳:۰۵
        درودتان استاد ازاد بخت گرانمایه شاعر بزرگوار☄️☄️☄️🌹🌹⭐⭐🍃🍃🍃☘️

        سپیدی زیبا همچون همیشه دلنشین،پر مفهوم،قلمتان سبز و مانا☘️🍃⭐🌹☄️🌴🏵️🍂🍂🌾🌾🥀🥀🔥🧿
        تکتم حسین زاده
        تکتم حسین زاده
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۱۳:۱۴
        🌼🌿🌼
        🌿🌼
        🌼
        ارسال پاسخ
        جواد کاظمی نیک
        جواد کاظمی نیک
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۱۶:۰۰
        🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻
        💙💙💙💙💙💙💙💙
        🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵
        💐💐💐💐💐💐
        🌼🌼🌼🌼
        💟💟💟
        ❤️❤️
        ❤️
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۱۷:۵۹
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۲۱:۱۰
        درود استاد دکتر مدهوش ممنونم
        ارسال پاسخ
        تکتم حسین زاده
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۱۳:۱۴
        درودها استاد ازادبخت گرامی
        سپیدی جالب و جذاب بود خندانک مثل همیشه بامعنا و زیبا
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۱۸:۰۰
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۲۱:۰۸
        درود بانو تکتم حسین زاده استاد ارجمند ممنونم
        ممنون از گل آرایی درصفحه
        ارسال پاسخ
        نیلوفر تیر
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۱۳:۱۹
        درود جناب آزاد گرامی خندانک
        بالاتر از سقوط من،
        مرا در اخمهایت رها مکن
        مغرورانه در شگفت پرسیدن
        مرا به مرگ متعمدانه درباور،
        به دلخواه ،درلحن محال خود رها مکن
        احساس زیبایی در آغاز شعر جاری بود خندانک ادامه شعر لحن شعرتان کمی چرخش جدی تری پیدا کرد
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۱۸:۰۰
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۲۱:۰۷
        درود بانو تیر ادیب گرامی ممنونم
        ارسال پاسخ
        ابراهیم آروین
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۱۳:۳۸
        درود استاد

        زیبا و قابل تحسین ست رقص شیوای قلمتان
        احسنت

        مانا باشید به نور و روشنی بی‌پایان
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۱۸:۰۰
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۲۱:۰۵
        درود استاد آروین ممنونم
        ارسال پاسخ
        زهره دهقانی ( شادی)
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۱۴:۱۳
        سلام و درود استاد آزادبخت بزرگوار
        بسیار زیبا قلم زدید...👌💯
        سپیدی دلنشین بود...لذت بردم💐💐💐
        🏴🏴🏴🏴🏴
        در پناه اباعبدلله ✨
        جواد کاظمی نیک
        جواد کاظمی نیک
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۱۶:۰۰
        🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻
        💙💙💙💙💙💙💙💙
        🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵
        💐💐💐💐💐💐
        🌼🌼🌼🌼
        💟💟💟
        ❤️❤️
        ❤️
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۱۸:۰۰
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۲۱:۰۴
        درود بانو شادی استاد ارجمند ممنونم
        ارسال پاسخ
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۲۱:۳۱
        درود جناب کاظمی ممنونم از گل آرایی درصفحه
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۱۴:۲۱
        درود استاد عزیز
        بسیار زیباست خندانک خندانک خندانک خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۱۸:۰۰
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۲۱:۰۱
        درود استاد انصاری گرامی ممنونم
        ارسال پاسخ
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۱۴:۲۲

        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۱۸:۰۰
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۲۱:۰۲
        درود ممنونم استاد
        ارسال پاسخ
        جواد کاظمی نیک
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۱۶:۰۰
        درودبرشما محمد رضا جان عزیزم بسیار زیبا و عالی بود لذت بردم احسن برشما پرمفهوم بود احسنت برشما لذت بردم احسن برشما پرمفهوم بود خداقوت عزیزدلم دوستتتتتتتتتتتتتتتدارم خیلی زیااااااااااد دوستتتتتتتتتتتتتتتدارم دوستتتتتتتتتتتتتتتدارم دوستتتتتتتتتتتتتتتدارم 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
        🌺🌺🌺🌺🌺
        🪻🪻🪻🪻
        🌼🌼🌼
        🥀🥀
        💮🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
        🌺🌺🌺🌺🌺
        🪻🪻🪻🪻
        🌼🌼🌼
        🥀🥀
        💮🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻
        💙💙💙💙💙💙💙💙
        🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵
        💐💐💐💐💐💐
        🌼🌼🌼🌼
        💟💟💟
        ❤️❤️
        ❤️🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻
        💙💙💙💙💙💙💙💙
        🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵
        💐💐💐💐💐💐
        🌼🌼🌼🌼
        💟💟💟
        ❤️❤️
        ❤️
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۱۸:۰۰
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۲۱:۰۰
        درود جناب کاظمی ممنونم برادر
        دوست داریم سپاس
        ارسال پاسخ
        مجیدنیکی سبکبار
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۱۷:۳۳
        سلام و درود جناب آزادبخت
        موفق هستید و موفق تر باشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۱۸:۰۰
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۲۰:۵۹
        درود استاد سبکبار گرامی ممنونم
        کاش چند خطی را در مورد شعرمان می نوشتی
        باز هم سپاس
        ارسال پاسخ
        محمد محمدنژاد(آشوب)
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۱۸:۳۶
        عمیق و تامل برانگیز سرودید جناب آزاد بخت
        درود بر شما خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۲۰:۵۰
        درود جناب آشوب ممنونم
        ارسال پاسخ
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        چهارشنبه ۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۷:۱۲
        خندانک
        ارسال پاسخ
        مهدی محمدی
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۱۹:۰۳
        سلام و عرض ادب استاد گرانقدرم محمدرضا آزادبخت عزیز و ارجمندم خندانک خندانک

        استاد جان بنده در رکابتان کم آوردم. البته در یک شب سه بداهه نیز متولد شد اما در نهایت زندگی هم گاه فلج متولد می شود

        خیلی دوست داشتم هر روز بداهه سرایی کنیم اما واقعاً سخت و پر مشغله است سرودنش خیلی سخت نیست مخصوصاً که پیشتر سپید و کلاسیک را بداهه سرایی می کرده ایم. بیشتر از هر چیز مشغله های روزمره است که سخت و دست پا گیر رسن بر قلم آزار می دهد.

        راستی فرصت پیدا کردم دوباره برخواهم گشت. سپاسگزارم. تابنده باشید به مهر خندانک خندانک
        محمدرضا آزادبخت
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۲۰:۴۹
        درود استاد حقا که چنین است اصلا بعضی روزها بنده وقت سر خاراندن راهم ندارم چه برسد شعر ودست به قلم
        ازاینکه آمدی ممنونم
        بداهه گویی باعث پیشرفت کلی شاعر وذهن منسجم میشود سپاس
        علی نظری سرمازه
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۲۱:۰۹
        درود استاد
        سر خیلی کارها ازش بر میاد
        ما بیشتر وقتا مشغول سر خوراندنیم
        سر کار
        سر بار
        سربه راه
        سر به تن
        سر دار
        سرهنگ
        سرپناه
        سرگیجه
        سردمدار
        سرخونه
        سرپوش
        ......
        به قول جناب همایون علیدوستی
        به انانی که خوش تیپند و تاسند
        بگو بهر چه اینسان ناسپاسند
        تمام سرشناسان ممالک
        شما را با همین سر می شناسند خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        کمی حال و هوات عوض بشه خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        چهارشنبه ۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۷:۱۲
        خندانک
        ارسال پاسخ
        محمدرضا آزادبخت
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۲۱:۳۰
        درود استاد نظری ممنونم از تمام مهربانی وخوبیهایتان
        علی نظری سرمازه
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۲۱:۳۳
        فرمودید
        با گاهی به دنیا اومدم
        درستش کردم براتون خندانک
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۲۳:۳۷
        درود وسپاس
        ارسال پاسخ
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        چهارشنبه ۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۷:۱۲
        خندانک
        ارسال پاسخ
        علی نظری سرمازه
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۲۱:۳۸
        استاد
        رخ سیب را با گلهای پرچم
        دم کردم
        فردا تشریف بیار بچش
        و اگه پسندیدید و حالشو داشتی
        نقدی بر آن پرداخت کن خندانک
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۲۳:۳۶
        درود استاد دوستتان داریم در ماه پنجره ای نمی گشایم مگر دریچه
        سپاس
        ارسال پاسخ
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        چهارشنبه ۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۷:۱۳
        خندانک
        ارسال پاسخ
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        چهارشنبه ۴ مرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۳۹
        درود استاد انصاری ممنون ار گل آرایی در صفحه
        محمدرضا آزادبخت
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۴۲
        درود استاد حقاهر آنچه در مورد شعرم وخودم گفتی می پذیرم البته باید بپذیرم چون بنده شاعر معناگرا نیستم این حق را به شما می دهم که بنده برج های شعرم را همچنان طبق طبق بالا می برم وساختار وزیبایی خود
        اگر بنده نشستم همه آنچیز را در چند خط خلاصه وار نوشتم آنوقت کار عبث کردم وزحمت بی خودی انتشار آن
        استاد به شما حق می دهم مادر خدمت ساختار به آن معنا و مفهوم می دهیم
        بنده به تمام شاعران دنیا از شرق وغرب وشمال جنوب به اکثر آثارشان را مطالعه نمودم احترام می نهم
        مگر آنچند روزی که نمرود خدایی کرد بدبود؟
        سپاس اشعار مرا باید بالای چندبار خواند تابتوانی معنا آن برسی سپاس
        بازهم منتظرم
        سپاس استاد ارجمندم
        محمدرضا آزادبخت
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۲۳:۴۱
        لحظه ای باخیام
        چون می گذرد عمر چه شیرین و چه تلخ
        پیمانه چوپر شود چه بغداد و چه بلخ
        محمدرضا آزادبخت
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۲۳:۴۲
        می نوش که بعد از من و تو ماه بسی
        ازسلخ بغره آید از غره به سلخ
        محمدرضا آزادبخت
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۲۳:۴۴
        اجرام که ساکنان این ایوانند
        اسباب تحیر خرد می دانند
        محمدرضا آزادبخت
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ ۲۳:۴۶
        هان تاسررشته خرد گم نکنی
        کانان که مدبرند سرگردانند
        مهدی محمدی
        چهارشنبه ۴ مرداد ۱۴۰۲ ۰۰:۳۰
        سلام استاد ارجمندم خندانک خندانک

        آن بار آمدم حاضری زدم و نگاهی به شعر انداختم این بار آمدم شعرتان را خواندم.
        بین نگاه انداختن و خواندن تفاوت آشکاری وجود دارد. می دانید مثلاً در فضای خانه هستید اما اصلاً در خانه نیستید. استاد باورتان می شود که الان که آمده ام شعرتان را بخوانم ذهنم کاملاً قفل است و با یک همچین ذهنی شعرتان را خواندم؟

        استاد اگر بخواهیم شعرتان را واکاوی نماییم نظرتان در مورد سقوط به بالا به جای سقوط به پایین چی هست؟ لااقل اینجا ما یک تضاد درونی مشاهده می کنیم چون عملاً سقوط باید به پایین باشد و بعد اینکه به بالا سقوط کنی و بعد هم بالاتر از سقوط نباشد.

        حالا ان شاء الله فردا با یک ذهن باز برگردم برایم دعا کنید استاد

        تابنده باشید به مهر و یگانگی خندانک خندانک
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        چهارشنبه ۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۱:۳۹
        درود استاد سقوط از هر طرف از چپ و راست یا بالاوپایین بازهم سقوط است لذتی که دراین شعر سقوط است که در سقوطهای دیگر نیست
        لذت در سقوط شبیه سقوطی شیرین است
        سپاس
        ارسال پاسخ
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        چهارشنبه ۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۷:۱۳
        خندانک
        ارسال پاسخ
        علی نظری سرمازه
        چهارشنبه ۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۱:۳۰
        گاهی جهان بنای روی زمین من نیست
        جهان به این بزرگی را آوردی روی زمین
        و در نقطه ای از زمین، خانه ی خود کرده ای
        تا بگویی
        بدون تو همه ی هستی هم برایم خانه ای نمی شود
        تازه خانه نه بنایی که باید بنا کنم خندانک
        درود خندانک
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        چهارشنبه ۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۱:۴۰
        درود استادنظری چقدر تحلیل وواکاوی شما را دوست دارم
        ممنونم استاد
        ارسال پاسخ
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        چهارشنبه ۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۷:۱۳
        خندانک
        ارسال پاسخ
        علی نظری سرمازه
        چهارشنبه ۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۱:۳۹
        استاد سلام
        بعضی قسمتاش خیلی فوق سنگینه
        مغزم داره سوت می کشه
        همان سوتی که قبلا فرمودید خندانک خندانک خندانک
        محمدرضا آزادبخت
        چهارشنبه ۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۱:۴۳
        درود استاد یکی از خصوصیات شعرهای من بزرگ کردن چیزهای کوچک وتحقیر شده وتبدیل آنها به جایگزینی متضادشان
        سپاس
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        چهارشنبه ۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۷:۱۱
        درود مجدد
        خد مت رسیدم برای کسب فیض بشتر خندانک خندانک خندانک
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        چهارشنبه ۴ مرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۳۶
        درود استاد بی نهایت ممنونم از لطف وبزرگواریتان
        ارسال پاسخ
        افسانه پنام (مولد)
        چهارشنبه ۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۸:۰۵
        اللهم لک الحمد حمد شاکرین لک علی مصابهم الحمدالله علی عظیم رزیتی اللهم ارزقنی شفاعت الحسین یوم الورود و ثبت لی قدم صدق عندک مع الحسین و اصحاب الحسین الذین بذلو مهجهم دون الحسین علیه اسلام
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        چهارشنبه ۴ مرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۳۶
        درود بانو پنام ممنونم
        ارسال پاسخ
        مهدی محمدی
        چهارشنبه ۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۹:۲۹
        گاهی جهان بنای روی زمین من نیست

        سلام و عرض ادب استاد گرانقدرم خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        استاد جان در ادامه صحبت دیشب، استاد جان در مورد سقوط توضیحاتی عنایت فرمودید، سقوط از هر طرف یا سقوط به هر طرف و بعد لذت در سقوط، سقوط برای همه ما ترسناک است و این هم یکی دیگر از تضادهای موجود در شعر است. آشنایی زدایی است، خرق عادت است.

        استاد جان این جمله هم "گاهی جهان بنای روی زمین من نیست" فکر می کنم به همان سقوط مرتبط است. اگر لذت و شعف در سقوط را لحاظ نماییم واضح است که در زمین هم نمی گنجیم. اما ایهام دارد این جمله و معانی متعددی از آن می توان نتیجه گرفت.

        گاهی جهان بنای روی زمین نیست : کسی در زمین مرا درک نمی کند
        گاهی جهان بنای روی زمین نیست : احساس تعلق مادی ندارم
        گاهی جهان بنای روی زمین نیست : از لذت انگار در زمین نمی گنجم
        گاهی جهان بنای روی زمین نیست : هیچ چیز سر جای خودش نیست
        گاهی جهان بنای روی زمین نیست : جهان تنها زمین نیست بلکه زمین تنها بخش کوچکی از آن است.
        و معانی دیگری که می توان استنباط کرد. البته باید گزاره های شعر را درنظر گرفت مثل یک تکه از یک پازل.

        سعی می کنم دوباره برگردم.

        با تشکر و امتنان فراوان. خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمدرضا آزادبخت
        چهارشنبه ۴ مرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۳۴
        درود استاد محمدی وقتی سقوط بقول شما استاد گرامی همراه باشعف وشادی باشد همواره لذت بخش است واین یکی ازنشانه سازی و پدیدار سازی است
        سقوط از بالای سرسره مگرلذت بخش نیست
        سقوط از چشمان یار مگر زیبا ولذت بخش نیست
        هر سقوطی ترسناک نیست
        ماباسقوط به دنیا آمدیدم تا به صعود رسیده ایم
        یک نوازاد وقتی از مادر متولد میشود از دنیای خود یعنی شکم وارد سقوط دیگر در این دنیا می شود
        واین در وهله اول برای نوزاد نامانوس است
        ویواش یواش دنیا را بی نهایت دوست دارد یعنی در واقع سقوط را دوست دارد
        سقوط ازیک دنیا ووارد شدن در دنیای دیگر
        جایگزین مناسب برای زیستن سقوطش
        سپاس استاد که وقت گذاشتید وشعر مرا مرد تحلیل ارزشمندتان قرار دادید
        سپاس
        فیروزه سمیعی
        فیروزه سمیعی
        چهارشنبه ۴ مرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۳۹
        زنده باد 👏👏👏👏
        ☘️🌹🌹🌹🌹🌹☘️
        ارسال پاسخ
        محمدرضا آزادبخت
        چهارشنبه ۴ مرداد ۱۴۰۲ ۲۳:۱۳
        درود بانو سمیعی ممنونم
        محمدرضا آزادبخت
        پنجشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۲۲
        مضراب کش نوای این جنگ
        دررشته مطرب آورد آهنگ
        محمدرضا آزادبخت
        پنجشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۲۳
        کاشفته عشق دلستانی
        بودابن سلام راشبانی
        محمدرضا آزادبخت
        پنجشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۲۴
        در کشور خویش پادشه وار
        لشگرکش قله های کهسار
        محمدرضا آزادبخت
        پنجشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۲۴
        باناله ونی رفیق میشان
        هم مطرب وهم ادیب ایشان
        محمدرضا آزادبخت
        پنجشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۲۵
        زان پس بدو مهربانی جانی
        می کرد شبان سخن رسانی
        محمدرضا آزادبخت
        پنجشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۲۶
        بر گردن وموی گوسفندان
        به نامه ی آن نیاز مندان
        محمدرضا آزادبخت
        پنجشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۲۸
        چون مدت انفراد مجنون
        بگذشت ز امتداد گردون
        نرگس زند (آرامش)
        پنجشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۲۹
        تا مشکتو تو آب زدی موجای دریا شد آروم

        تا رو به ساحل اومدی بغضی نشست توی گلوم

        همون دم بود غربت دنیا شد نصیبم

        رو لب گل کرد آیه های امن یجیبم

        بلند شو بنگر که شمشیرا رو کشیدن

        آخه میدونن بدون تو من غریبم

        ابالفضل ابالفضل ابالفضل

        تاسوعای حسینی رو به شما هنرمند عزیز تسلیت عرض می کنم ..
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        پنجشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۵۲
        درود بانو زند خیلی خوش آمدی به صفحه حقیر کمی دلتنگ م بی نهایت دلخور
        چه خوب شد آمدی ممنونم
        تاسوعا وعاشورا نیز بر شما تسلیت
        امیدوار حسین تسلی جانمان باشد سپاس
        ارسال پاسخ
        نرگس زند (آرامش)
        نرگس زند (آرامش)
        پنجشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۲ ۱۵:۳۸
        دزود استاد بزرگوار خندانک
        از دست من دلخورید؟؟؟
        اتفاقی افتاده؟
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        پنجشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۲ ۱۶:۰۰
        درود بانو گفتم خوب شد آمدید نه از اینکه از شما دلخور باشم
        شما بانوی فرهیخته ودانایی هستید در کل گفتم
        ارسال پاسخ
        نرگس زند (آرامش)
        نرگس زند (آرامش)
        پنجشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۲ ۱۶:۳۷
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        محمدرضا آزادبخت
        پنجشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۳۰
        دست پدراز لوای آن نور
        چون دست زمین ز آسمان دور
        محمدرضا آزادبخت
        پنجشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۳۱
        روزی خود ومجمعی زخویشان
        گشتند به جستنش پریشان
        محمدرضا آزادبخت
        پنجشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۳۲
        جستند چراغ دل به اندوه
        از پنجره های گنبد کوه
        علی نظری سرمازه
        پنجشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۳۲
        سر به سر نیزه ی ضایع شده زیبا می گفت
        سرو در حال سجود است بیا حر باشیم
        خندانک خندانک
        خندانک
        محمدرضا آزادبخت
        پنجشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۳۳
        آتش زنه وار پیر دلتنگ
        می گفت قد خمیده بر سنگ
        محمدرضا آزادبخت
        پنجشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۳۴
        زآتش زنه اش بسنگ ساده
        آتش بدل جهان فتاده
        محمدرضا آزادبخت
        پنجشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۳۵
        ناگه زکهی شنیدشوری
        چون ناله ی مرده ای زگوری
        محمدرضا آزادبخت
        پنجشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۳۶
        شدپیر شکسته دل به آواز
        دیدش نه چنان چه دید آغاز
        محمدرضا آزادبخت
        پنجشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۳۷
        افتاده به آتش دل تنگ
        چسبیده کباب وار بر سنگ
        محمدرضا آزادبخت
        پنجشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۳۸
        پهلوی ضعیفش از تن زار
        پیدا شده همچو که بدیوار
        محمدرضا آزادبخت
        پنجشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۳۹
        باموی سرش تن فروزان
        چون ابر سیاه و برق سوزان
        محمدرضا آزادبخت
        پنجشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۴۰
        چون رشته ی تار وپود خالی
        تن پوستی از وجود خالی
        محمدرضا آزادبخت
        پنجشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۴۱
        تن عور زخلعت غم دوست
        از سوزن خار بخیه بر پوست
        محمدرضا آزادبخت
        پنجشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۴۲
        پاچون نی بوریا شکسته
        سر چون گرهی بدست بسته
        محمدرضا آزادبخت
        پنجشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۴۳
        رگهاش در استخوان اندام
        در راه غضنفر اجل دام
        محمدرضا آزادبخت
        پنجشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۴۴
        سر تاقدمش پراز خلل بود
        دندان زده ی دم اجل بود
        محمدرضا آزادبخت
        پنجشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۵۰
        هر دم که زسینه دم کشیدی
        جان را زچه عدم کشیدی
        نظامی گنجوی لیلی و مجنون
        علی نظری سرمازه
        پنجشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۵۲
        سلام استاد
        ایام تسلیت
        خندانک
        شعرهای انتخابیتون هم اکثرا فوق سنگینند خندانک
        مواظب عقل های کمر بریده باش خندانک
        علی نظری سرمازه
        پنجشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۲ ۱۳:۵۰
        درود عالی است
        خندانک خندانک
        خندانک
        تسلیم تو ام دو دست بالا
        برق تو گرفته است ما را
        پر بار ترین ترانس استی
        افتاده دلم به پات حالا
        تقدیم شما خندانک خندانک خندانک
        محمدرضا آزادبخت
        پنجشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۲ ۱۳:۵۳
        سقوط در معناهای متفاوت ومخالف تمام هستی مدام در حال سقوط است وهر لحظه از این سقوط لذت می برد
        ازپایین به بالا سقوط یکچیز چه اندازه زیبایی را درچشمانت جلوه گر می کند
        همان چیز ازبالا نگاه کنی آیا زیبایی خاصی ندارد
        از بالا کل سیطره سقوط مرا در نظر بگیر وببین چگونه زیبا آفرین می شوم
        از جپ نگاه کن و از راست جور دیگر
        در هر سقوط یک نوع تولدی دوباره است
        خوب می دانم مدام در سقوطم و آزارم می دهد که کسانی می خواهند به اجبار من در سقوط باشم
        من از سقوط هر گز نمی ترسم
        بارها سقوط با من حرف زده است
        پابه پایم راه رفته است
        چه کسی مرا همراه وهمگام سقوط دیده است؟
        کسی که نمی تواند انگیزه سقوط را پیدا کند هیچوقت درک درستی از سقوط نخواهد داشت
        این را پدر خدابیامرزم به من همیشه می گفت
        چه زیبا این پند جمله آخر
        خداوند روح تمام پدران درگذشته را با ابا عبدالله شاد کند
        خدواند روح تازه درگذشته برادر ،استاد احمدی زاده را با امام حسین ویارانش قرین آرامش کند سپاس
        فاطمه انصاری مراسخونی
        پنجشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۲ ۲۱:۳۱
        درود بر اساتید گرانقدر جناب سبکبار و جناب آزاد بخت خندانک خندانک خندانک خندانک
        بسیار مشتاقم روش های استاد سبکبار را در قالب مقاله یا متنی ادبی دنبال کنم
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        پنجشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۰۳
        درود ممنونم
        ارسال پاسخ
        محمدرضا آزادبخت
        پنجشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۰۴
        نظامی گنجوی
        ای کامله دل جهانم
        غمناکتر از جهانیانم
        محمدرضا آزادبخت
        پنجشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۰۵
        زانجم که در آسمان به تنگم
        دندان زده ی دم نهنگم
        محمدرضا آزادبخت
        پنجشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۰۶
        هرنقطه زکلک من که جسته
        خون جگر است نافه بسته
        محمدرضا آزادبخت
        پنجشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۰۷
        از بهر عرق گهر برآرم
        وز دوده ی دیده خط نگارم
        محمدرضا آزادبخت
        پنجشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۰۷
        ازسینه کشم کمان تدبیر
        لیکن به زحل نمی رسد تیر
        محمدرضا آزادبخت
        پنجشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۰۸
        چون تیغ غلاف نیم جان را
        وز سینه کشیده ام زبان را
        محمدرضا آزادبخت
        پنجشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۰۹
        بااینهمه گوهر از دل تنگ
        چون کوه بسینه بسته ام سنگ
        محمدرضا آزادبخت
        پنجشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۱۰
        این طرفه که پنج گنج اژدر
        خواهم بکف تهی کنم پر
        محمدرضا آزادبخت
        پنجشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۱۲
        نی نی که بزه ندارم آهنگ
        گوهر چه میسر است بی سنگ
        محمدرضا آزادبخت
        پنجشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۱۳
        آن کور نیم که چون گهر داشت
        افکند بخاک وسنگ برداشت
        محمدرضا آزادبخت
        پنجشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۱۵
        زان مرغ سخن گرفت پستی
        کش سنگ طمع بپای بستی
        محمدرضا آزادبخت
        پنجشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۱۶
        از گفتن خمسه ام که نامی است
        مقصود ستایش نظامی است
        محمدرضا آزادبخت
        پنجشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۱۷
        آنخوش سخنی که وقت تاویل
        پیغمبر عقل راست جبرییل
        محمدرضا آزادبخت
        پنجشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۱۸
        شخصی که به نسبت پیمبر
        معراج رسول راست منبر
        محمدرضا آزادبخت
        پنجشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۱۸
        هربکر معانیش چه مریم
        دارد نفس مسیح در دم
        محمدرضا آزادبخت
        پنجشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۲۰
        زالفاظ و معانیش زفرهنگ
        چون سنگ در آب ولعل در سنگ
        محمدرضا آزادبخت
        جمعه ۶ مرداد ۱۴۰۲ ۱۱:۲۸
        اشعاری از خیام
        از آمدنم نبود گردو ن را سود
        وز رفتن من جمال وجاهش نفزود
        محمدرضا آزادبخت
        جمعه ۶ مرداد ۱۴۰۲ ۱۱:۲۹
        وز هیچکسی نیز دو گوشم نشنود
        کاین آمدن و رفتنم بهر چه بود
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        جمعه ۶ مرداد ۱۴۰۲ ۱۱:۳۱
        درودها خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمدرضا آزادبخت
        محمدرضا آزادبخت
        جمعه ۶ مرداد ۱۴۰۲ ۱۱:۴۶
        درود استاد ممنونم شرمنده اخلاق نابتان شدم
        ارسال پاسخ
        محمدرضا آزادبخت
        جمعه ۶ مرداد ۱۴۰۲ ۱۱:۳۲
        از می طرب و نشاط و مردی خیزد
        وز طبع کتب خشکی وسردی خیزد
        محمدرضا آزادبخت
        جمعه ۶ مرداد ۱۴۰۲ ۱۱:۳۳
        گر باده خوری تو سرخ رو خواهی شد
        کز خوردن سبزه روی زردی خیزد
        محمدرضا آزادبخت
        جمعه ۶ مرداد ۱۴۰۲ ۱۱:۳۵
        افسوس که سرمایه زکف بیرون شد
        وز دست اجل بسی جگرها خون شد
        محمدرضا آزادبخت
        جمعه ۶ مرداد ۱۴۰۲ ۱۱:۳۷
        کس نامدازآن جهان که پرسیم از روی
        احوال مسافرین دنیا چون شد
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        6