سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 3 بهمن 1403
    23 رجب 1446
      Wednesday 22 Jan 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        وقتی این همه اشتباهات جدید وجود دارد که می‌توان مرتکب شد، چرا باید همان قدیمی‌ها را تکرار کرد. برتراند راسل

        چهارشنبه ۳ بهمن

        ( تحریم عشق )

        شعری از

        سید علیرضا خوانساری(بیدل)

        از دفتر دیوان بیدل نوع شعر دلنوشته

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۲ ۰۸:۰۶ شماره ثبت ۱۱۸۵۲
          بازدید : ۷۵۸   |    نظرات : ۱۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر سید علیرضا خوانساری(بیدل)
        آخرین اشعار ناب سید علیرضا خوانساری(بیدل)

        در غزل از عشق بس , گوییم درد مردمان
        از تهی دستان سخن یا شور بختی در زمان
        رنج فقر بینوایان گو و یا صدها کوزِت
        خانه ها شو بین که فریادش رسد بر اسمان
        بس کن از مژگان یار و غمزه ی خمار گفت
        جمله تاتو یا که مصنوعی شده آن ابروان
        رو به زندان شو نگر افتادگان در بند را
        انکه تخدیر جوانان وطن بنموده و بی آرمان
        انهمه دزدان و ولگردان به شهرت پرسه زن
        اَنگلان و لاشخورهای کمین کرده شبان
        خیل بیکارانِ افتاده همه در نا صواب
        آز آن سرمایه داران را همه اسباب دان
        این جماعت سفله گانند و تو گو زالو صفت
        خون مردم را مِکند انها و بودی سرگران
        عاقبت روزی نگر خلق جهان ازاد شد
        بگسلد از پای بندارباب ثروت خون چکان
        خیل بیماران به درگاه همه دار الشفا
        از فشار این زمانه یا ز یامان بی امان
        آن حقوق مختصر بین و گرانیها به بار
         بی دقتی از ما و یا تحریم آن اهریمنان
        حال آیید و غزل گوییم با تحریم عشق
        از قد رعنای یاران بس کن و تیر و کمان
        می فروشان و همه مغبچگان را وانهیم
        ساز و آواز و طرب وانه بیا خویشت رهان
        چشم و گوشت باز کن نی پاگریز از دردها
        واقعیتها نگر , مشکل ببین , اشکت روان
        وه چه پر آتش شود سینه اگر اینها بدید
        خرمن هستی بسوزانی اگر چون بیدلان
        ........................................................
        15 / 2 / 92
        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4