سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 2 دی 1403
    22 جمادى الثانية 1446
      Sunday 22 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۲ دی

        یک نمایشنامه شعر از مرگ کوهنورد

        شعری از

        کاظم دولت آبادی(فراز)

        از دفتر فراز ١ نوع شعر دوبیتی

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۲ ۱۸:۳۷ شماره ثبت ۱۱۷۰۸
          بازدید : ۸۷۶   |    نظرات : ۱۱

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر کاظم دولت آبادی(فراز)

        "یک نمایشنامه شعر از مرگ کوهنورد"
        رنگها : نگران از چیرگی هولناک شب سرد
        سایه ها : محو در خفقان آبیهای تیره
        ابرها درالتهاب
        رقصنده هائی از حس انجماد
        فوج فوج  در راهند
        و یخهائی که نظاره گرند
        از منشور چشمان مضطرب تو!
        . . .
        دیگر تنهائیست و نفیر باد
        و آشوبی از یخ دانه ها
        - نبردی نابرابر در آغاز -
        . . .
        آوائی بگوش میرسد
        - با واژه هائی از بلور یخ - :
        Who’s that?
        و تو
        شمرده
        زندگی را داد میزنی:
        " سامان نعمتی "!
        -هنوز نفسی باقیست-
         
        کسی نهیب میزند:
        "آنجا خطی است بین مرگ و زندگی"
        "دور شو!"
        اما ذهن تو در افسون صورتکهای بنفش
        و اندامهای یخ زده
        که آویزانند از دیواره ها
        . . .
        چشمها : خیره به اوج
        گلوها : دریغ از یک آه
        ذهن ها : انباشته ازهذیان تب داغ
        عضلات : همچنان نا فرمان !
        و تو نظاره گر هستی
        مردمی را که
         شتابانند در "سقوط"
         
        چه سبکبال شده ای
        چه خطرها باید کرد تا چنین سبکبال شوی؟
        . . .
        (پرده پایانی):
        آن یک دم آخر
        رقصنده ها به صف
        برق رنگها در چشمان یخزده
        رنگهائی ازتمنای آن چشمان منتظر
        تقلائی از درون
        آغوشی که دیگر باز نیست
        دستان منجمد
        بدنبالش روان میشوی
        او دور میشود و تو در پرواز
        بدنبال جائی برای فرود
        لختی برای خواب
        ملائک در انتظار . . .
        . . .
        راوی - (در ارغوانی سوزناک صبحدم) - :
        آی آدمها!
        اگر تحمل درد جانکاهی را دارید
        پس نگاه کنید
        آنجا جان شیفته ای آرمیده است
        او را
        بی هیچ مراسمی
        در آن شیب یخی
        و در تنهائی حزن آلودش دوخته اند
        - با تمام تمناهایش
        از عطر زندگی -
        و با گناهانی از همنوردانی که او با رنجهایش شسته است
        او را احترام کنید!
        -----------------
        روانشاد سامان همتی: كوهنورد ايرانى که در 27 سالگی و به هنگام صعود به  قله 8126 متری «نانگاپاربات» پاكستان ابدی شد.
        03/05/91
        کاظم دولت آبادی (فراز)
        image
        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        6