يکشنبه ۲ دی
|
دفاتر شعر بهاءالدین داودپور تخلص بامداد
آخرین اشعار ناب بهاءالدین داودپور تخلص بامداد
|
رقص پرچم
می تراشدآسمان ازدورازگلوگاه تفنگ
بانگ تیرهاوفشنگ
هرطرف نعره کشان
بی هوا وبی امان
هردم زمیدانگاه جنگ
برمردمان.برسرخاک.برسرسنگ
ناگهان می جهندخونهاازرگ
تصویری ازرنگین کمان خونی جنگ
می کشدبیل برزمین چنگ
بهرخاکریز
پرسرعت وتیز
تاکه باشددرامان دلها.دهلیز
ازدشمن غدارخونریز
آنطرف آوازجیرجیرک زنجیریک
تانک
پرطمع.باولع بالوله ای کج
روبروایستاده اما دسته ای سرباز بی باک
گرچه می افتدگاه تن هایی برخاک
لیک می روندهردم برافلاک
گوشخراش وبی حیاست این خمپاره
می کندپاره
درودیوارخانه ای قدیمی
می کندآواره
ساکنانش را
درفرارند
باناله ودرد
می کنندبیدارکودکی میان گاهواره
بوی باروت
می رسدازکنارباغ گیلاس باغی ازتوت
چندسرباز
ازدسته ای پیاده اماپرآواز
بوی سیگار
رقص خودکار
رددود وبانگ تیرورقص رگبار
لحظه هایی تلخ.مرگبار
درچرخش بال پرستوهای ناز
نغمه ی ساز
ازمیان سنگری بی سقف وسرباز
دسته دسته هرطرف مین
هم عیان هم خفازیرزمین
این بار
اماای عدو
دست بردار
ازجنگ برسرسیم های خاردار
دست های بسته
دلهای خسته
اندکی باد
هجمه ای خاک
رقص پرچم
باقامتی خم
روی برجک
می رسدهردم پرتاب نارنجک
جنگ طیاره
جنگ سیاره
این دیگرعیار
ویرانگهیست
زمین وزمان
درگرماگرم آفتاب سوزان
گردوخاک وغوغادرمیدان
جنگ سرنيزه
ای وای چه غم انگيزه
چقدرخونریزه
بانگ آرپی جی
فلش دوربین
چرخ و چرخش چراغ آمبولانس
فراربرانکارت
هراس توپچی وتن چاک چاک تخریبچی
خس خس بانگ بی سیمچی
فریادرزم آورورزمنده ای
باغرشی چون شیر
بی باک ودلیر
درقلب معبر
میزندبرزمین
بانوک پوتین
برسرمین
درهواحیران دستی وساق پایی
خونین بانغمه وشین.....
بااحترام تقدیم به آنهایی که رفتن برای دفاع ازوطن تادرامان باشدخاک ومرزوبوم ازدست اهرمن
جاویدنامشان
بهاالدین داودپور. بامداد
|
نقدها و نظرات
|
درودهابرشمااستادارجمند.دوست وبرادرگرامیم علی آقای گل خوشحالم اززیارت مجددشماعزیزدل پاینده وپیروزباشید خندانک خندانک خندانک | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.