خیال

سلام بر باااانو امینای عزیزم
این کارتو خیلی دوست داشتم..
به قول استاد علامیان.. شسته‌رُفته بود
فقط یه چیزی..🙈
چشمم را باز میکنم.. نباشه بهتره.. چون بنظر من نه با بند اول ارتباطی خاصی داره.. نه بند دوم..
و دیگه اینکه..
به جای.. ده دقیقه تمام است.. اگه بنویسی و مدت هاست .. خیلی بهتر میشه یا هر چیز دیگه‌ای توی این مایه‌ها..

شانه می‌زنم هر شب
خیال ِ چشم براهم را
تا بیایی...
یک دل سیر لبخند بزنی
و به آغوش کشی
لحظه‌های رویایی‌ را...
مدت‌هاست!...
راس ساعت یک
به وقت ِ خجالتی اولین قرارمان
مرور می‌کنم هر شب
خیال‌های شانه‌زده‌ام را
...


بنظر من.. انتهای شعرت می‌تونست.. پایان خیلی بهتری داشته باشه.. خواستم تغییر بدم.. ولی گفتم خودت انجام بدی بهتره

جسارتمو ببخش..
محتوای شعرت زیبا بود.. نتونستم جلوی خودمو بگیرم و کمی تا قسمتی از دید خودم بهش نگاه نکنم.‌.🙈
منم شاگردم.. و قطعا این یک نقد نبود.‌.
دوست دارم یه عالمه
هر چی بگم بازم کمه..
در پناه خدای مهربان سلامت و ثروتمند باشی

درود بانو
بسیار زیبا و پر احساس بود

درودبرشمابانوی عزیزم
زیباقلم زدید

درود بانو امینای عزیز
چقدر عاشقانه هاتون دلنشینه بی ریا ، رک و راست
اینم مثل قبلی ها خیلی قشنگ بود
امیدوارم ایام به شادی و عشق براتون در گذر باشه

درود بر شما بزرگوار
احسنت بر شماره

سلام بزرگوار
بسیار زیباست و پراحساس
لذت بردم از قلم شما 🙏🌺🙏

درود بانوی شعر و واژه ها...آفرین بر قلم سبزتان🌷☘🌷☘

زیبا بود درود بر شما🌹🌹🌹👏👏👏

درود بر شما بانو امینای عزیز و مهربان
طبع‌تان مانا
برقرار باشید و سبز

درود بیکران
حس خاص و جالبی داشت این شعر. آفرین
سبز و سبزاندیش بمانید.

درود برشما


بسیار عالی