مرگ همیشه
به معنی مُردن نیست
جایی که زندگی می کنم
سوسک ها صاحب خانه اند و
ما مستاجر
که کابوسِ مادرم جیغ می کشید
حشره کُشِ قاتل
خواهرم را خفه کرده است
مرگ همیشه
به معنی مُردن نیست
اگر روشن فکر باشم
این خداست
ه
ه
ه
از زخم های سقفِ سالخورده
می ریزد
تا هیولای زیر تختِ اندوه را
غرق کند
ولی حقیقت
آنقدر بی هدف
میانِ این قبر چند متری
فرسنگ فرسنگ راه رفته ام
کفِ اتاق تاول زده وُ
آخرین نصیحت پدرم
عنکبوت وار
از در و دیوار
بالا می رود:
"اینجا فقط فاصله ی طبقاتی
چشم اندازِ پنجره هاست"
حالا تو بگو ای وطن
این مسیر وهم آلود
به کجا ختم می شود
که سربازان سنگیِ تخت جمشید هم
قیام کرده اند؟؟؟
خورشیدیسم
پژمان بدری
پ.ن:
رسول خدا صلیالله علیه و آله میفرماید: «مِنْ سَعَادَةِ الْمَرْءِ أَنْ یَتَّسِعَ مَنْزِله»؛ (المحاسن برقی، ج ۲، ص ۶۱۰)؛
از سعادت آدمى است که خانهاش وسیع باشد.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: «وَ مَنْ بَنَى بَيْتاً رِيَاءً وَ سُمْعَةً حُمِّلَهُ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ إِلَى سَبْعِ أَرَضِينَ ثُمَّ يُطَوَّقُهُ نَاراً يوقد [تُوقَدُ] فِي عُنُقِهِ ثُمَّ يُرْمَى بِهِ فِي اَلنَّارِ فَقُلْنَا يَا رَسُولَ اَللَّهِ كَيْفَ يَبْنِي رِيَاءً وَ سُمْعَةً قَالَ يَبْنِي فَضْلاً عَلَى مَا يَكْفِيهِ أَوْ يَبْنِي مُبَاهَاةً» (ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص ۲۸۱)؛
هر کس براى خودنمایى یا شهرت طلبى، خانهاى براى خود بسازد، روز قیامت آن خانه را تا هفتمین طبقه زمین به دوش مىکشد، سپس به صورت حلقهاى آتشین طوق گردنش مىشود، آن گاه او را با آن حال به آتش دوزخ مىافکنند.
راوى گفت: پرسیدیم: اى پیامبر خدا صلی الله علیه و آله، چگونه براى خودنمایى یا شهرت طلبى خانه مىسازد؟! فرمود: خانهاى بسازد که بیش از اندازه حاجتش باشد یا آن را براى فخر فروشى بنا کند.
علِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ: إِنَّ لِلدَّارِ شَرَفاً وَ شَرَفُهَا اَلسَّاحَةُ اَلْوَاسِعَةُ وَ اَلْخُلَطَاءُ اَلصَّالِحُونَ وَ إِنَّ لَهَا بَرَكَةً وَ بَرَكَتُهَا جَوْدَةُ مَوْضِعِهَا وَ سَعَةُ سَاحَتِهَا وَ حُسْنُ جِوَارِ جِيرَانِهَا (بحارالانوار، ج ۷۳، ص ۱۵۴)؛
على(عليه السّلام): خانه، هم شرفى دارد که وسعت فضاى آن است و معاشران خوب و هم بركتى دارد که خوبى جاى آن است و وسعت فضاى آن و همسايههاى خوب.
(بحارالأنوار ترجمه کمرهای، ج ۱، ص ۹)
همانگونه که در اسلام افراد به زیستن در خانههای وسیع تشویق گردیدهاند، زندگی در مساکن تنگ و تاریک در این آیین نکوهش شده است.
عنْ مُعَمَّرِ بْنِ خَلَّادٍ قَالَ: إِنَّ أَبَا الْحَسَنِ ع اشْتَرَى دَاراً وَ أَمَرَ مَوْلًى لَهُ أَنْ يَتَحَوَّلَ إِلَيْهَا وَ قَالَ إِنَّ مَنْزِلَكَ ضَيِّقٌ فَقَالَ قَدْ أَحْدَثَ هَذِهِ الدَّارَ أَبِي فَقَالَ أَبُو الْحَسَنِ ع إِنْ كَانَ أَبُوكَ أَحْمَقَ يَنْبَغِي أَنْ تَكُونَ مِثْلَهُ (کافی، ج ۶، ص ۵۲۵)؛
از معمر بن خلاد نقل شده که همانا امام کاظم (علیهالسلام) منزلی را خریداری فرمود و به يکی از یارانش دستور داد که خانهی مسکونی خود را به آنجا منتقل کند و به او فرمود: خانهی تنگی داری، او در پاسخ حضرت گفت: خانهای که دارم از پدرم به من رسیده است، امام کاظم (علیهالسلام) فرمود: اگر پدرت احمق بود تو نیز باید مثل او باشی؟!
با تأمل در این روایات و مشاهده زندگی آنان که در خانههای کوچک، تاریک و پر سر و صدا زندگی میکنند، ملاحظه میگردد که ساکنین این مساکن به لحاظ بهداشتی و سلامتی بدنی و روانی چقدر مشکل دارند و از هوای پاک، نور مناسب و آفتاب که تابش آن ضامن سلامتی است، محرومند. همین کاستیها موجب شده که آنان از نظر وضع عمومی، دچار برخی بیماریها و ناگواریها باشند.
یکی از پژوهشگران اروپایی به دنبال تحقیقاتی به این نتیجه رسیده است که زیستن در اتاقهای کوچک و بدون پنجره که کمتر با فضای بیرون و هوای سالم ارتباط دارد در پیدایش کسالت روحی و افسردگی ساکنین تأثیر میگذارد (اولین دانشگاه و آخرین پیامبر، ج ۲، ص ۱۸۲)